بدو گفت کای کارنادیده مرد
شهنشاه کی با تو جوید نبرد.
فردوسی.
پس بچندسال که در خراسان تشویش افتاد از جهت ترکمانان ، دیوراه یافت بدین جوان کارنادیده تا سر بباد داد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 361 ). خداوند را امروز سخن ما پیران ناخوش می آید و این همه جوانان کارنادیده میخواهد.( تاریخ بیهقی ص 603 ). آبی بود در پس پشت ایشان نیز چند از سالار کارنادیده ، گفتند خوش خوش لشکر بر باید گردانید. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 494 ).