لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] کارل مارکس فیلسوف اجتماعی، رهبر انقلابی و پایه گذار مکتب کمونیسم می باشد.
مارکس، به تاریخ پنجم مه ۱۸۱۸ در شهر ترو آلمان چشم به جهان گشود، وی در دبیرستان، دانش آموز برجسته ای بود. در سال ۱۸۳۵ در رشته ی حقوق دانشگاه بن پذیرفته شد. او کار خود را با تدریس فلسفه در بن آغاز کرد؛ چرا که به رشته حقوق علاقه نداشت و از همان جا بود که معلومات عمیقی درباره عقاید فلاسفه و من جمله هگل (صاحب نظر طراز اول عصر خود)، کسب کرد. مارکس در سال ۱۸۴۱ در سن بیست و چهار سالگی به دریافت درجه ی دکترای فلسفه از دانشگاه جنیا نایل گردید. رساله ی دکترای مارکس به عنوان نخستین کار علمی اش اولین مرحله ی تبلور فکری او را برای ایجاد یک مسلک جدید برای طبقه ی کارگر نشان می دهد. مارکس سپس به فعالیت های سیاسی سرگرم شد و به اداره روزنامه ای پرداخت که بعد از اندک مدتی توقیف شد. پس از آن به پاریس رفت و در سال ۱۸۴۳ در آن شهر مستقر شد. در این شهر بود که با پرودن و فردریک انگلس آشنا شد و با شخص اخیر دوستی صمیمانه ای یافت. در سال ۱۸۴۵ از فرانسه اخراج شد و به بروکسل رفت. در این شهر، به یاری انگلس "بیانیه حزب کمونیست" را نوشت و در کتاب دیگری به نام "فقر فلسفه" عقاید پرودن را به باد انتقاد گرفت. در سال های مذکور مارکس با همکاری انگلس دو کتاب دیگر به نام های "خانواده مقدس" و "ایدئولوژی" را نوشت. مارکس سپس به کشور خود رفت و به سبب مشارکت در انقلاب ۱۸۴۸ از آن جا نیز تبعید شد و سرانجام در شهر لندن اقامت گزید. مارکس اوضاع اقتصادی بسیار بدی داشت ولی با این حال، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایه داری پرداخت. این تحلیل، تحت عنوان "سرمایه"، مهمترین اثر مارکس را تشکیل می دهد؛ که جلد اول آن در سال ۱۸۶۷ به چاپ رسید و دو جلد دیگر پس از مرگش (۱۸۸۳) به وسیله انگلس منتشر شد. عجیب اینکه مارکس کتاب سرمایه را در بزرگترین پایتخت سرمایه داری جهان، در انتقاد شدید از رژیم سرمایه داری نوشت. البته از نظر مارکس، پیشرفت تکنولوژی مورد توجه جهان سرمایه داری، بهبود سطح زندگی، ایجاد تحوّلاتی در متمدن ساختن جوامع ابتدایی، ارائه خدمات مدرن شهری، حمایت از روستائیان برای بهبود زندگی، تامین حداقل رفاه و... از عناصر مثبت نظام سرمایه داری است.
نظرات فلسفی و اجتماعی مارکس
الف) فلسفه مادی؛ برمبنای این فلسفه، اساس و جوهر کلیه واقعیات مادی، روحی و روانی، "مادّه" است. محتوای فکری یک جامعه (مانند فرهنگ، مذهب، حقوق، علم و هنر به عنوان روبنا)، تنها، انعکاسی از ماده است. ماده به عنوان زیربنا تعیین کننده شرایط روبناست.ب) فلسفه مادی تاریخ؛ ابزار مادی تولید، تعیین کننده مراحل حیات اجتماعی، سیاسی و فکری است. تکامل تدریجی ابزار تولید، موجب ایجاد تضاد آن با مناسبات تولیدی یا رابطه مالکیت می شود. این تضاد به مرور زمان، شدت می یابد. براساس همین نظریه، کلیه جوامع بشری، متناسب با مراحل پیشرفت ابزار مادی تولید، ناگزیر مراحل پنج گانه نظام ها، کمون های اولیه، برده داری، فئودالیته، سرمایه داری و سوسیالیستی را به ترتیب طی می کنند. به اعتقاد او، نظام سوسیالیستی، مرحله ای موقت و گذرا برای استقرار نظام اقتصاد کمونیستی است.ج) نظریه مبارزه طبقاتی؛ کلیه شرایط موجود اجتماعی، اقتصادی و فکری یک ملّت، چیزی جز نتیجه ی مبارزه ی طبقاتی نیست. به این معنی که فلسفه مادّی تاریخ، عامل ایجاد و تشدید تضادّ طبقاتی می شود و تاریخ جوامع را همین تضاد طبقاتی و در نهایت می سازد؛ که موجب پیروزی طبقه ای بر طبقه دیگر می شود. براساس اسن مفهوم، تحوّل کلیه نظام های اقتصادی، به دنبال مبارزه طبقاتی به وجود آمده است.
نظرات اقتصادی مارکس
برخی از نظریات اقتصادی مارکس عبارتند از:
← نظریه ارزش
...
مارکس، به تاریخ پنجم مه ۱۸۱۸ در شهر ترو آلمان چشم به جهان گشود، وی در دبیرستان، دانش آموز برجسته ای بود. در سال ۱۸۳۵ در رشته ی حقوق دانشگاه بن پذیرفته شد. او کار خود را با تدریس فلسفه در بن آغاز کرد؛ چرا که به رشته حقوق علاقه نداشت و از همان جا بود که معلومات عمیقی درباره عقاید فلاسفه و من جمله هگل (صاحب نظر طراز اول عصر خود)، کسب کرد. مارکس در سال ۱۸۴۱ در سن بیست و چهار سالگی به دریافت درجه ی دکترای فلسفه از دانشگاه جنیا نایل گردید. رساله ی دکترای مارکس به عنوان نخستین کار علمی اش اولین مرحله ی تبلور فکری او را برای ایجاد یک مسلک جدید برای طبقه ی کارگر نشان می دهد. مارکس سپس به فعالیت های سیاسی سرگرم شد و به اداره روزنامه ای پرداخت که بعد از اندک مدتی توقیف شد. پس از آن به پاریس رفت و در سال ۱۸۴۳ در آن شهر مستقر شد. در این شهر بود که با پرودن و فردریک انگلس آشنا شد و با شخص اخیر دوستی صمیمانه ای یافت. در سال ۱۸۴۵ از فرانسه اخراج شد و به بروکسل رفت. در این شهر، به یاری انگلس "بیانیه حزب کمونیست" را نوشت و در کتاب دیگری به نام "فقر فلسفه" عقاید پرودن را به باد انتقاد گرفت. در سال های مذکور مارکس با همکاری انگلس دو کتاب دیگر به نام های "خانواده مقدس" و "ایدئولوژی" را نوشت. مارکس سپس به کشور خود رفت و به سبب مشارکت در انقلاب ۱۸۴۸ از آن جا نیز تبعید شد و سرانجام در شهر لندن اقامت گزید. مارکس اوضاع اقتصادی بسیار بدی داشت ولی با این حال، به تحلیل کامل اقتصادی نظام سرمایه داری پرداخت. این تحلیل، تحت عنوان "سرمایه"، مهمترین اثر مارکس را تشکیل می دهد؛ که جلد اول آن در سال ۱۸۶۷ به چاپ رسید و دو جلد دیگر پس از مرگش (۱۸۸۳) به وسیله انگلس منتشر شد. عجیب اینکه مارکس کتاب سرمایه را در بزرگترین پایتخت سرمایه داری جهان، در انتقاد شدید از رژیم سرمایه داری نوشت. البته از نظر مارکس، پیشرفت تکنولوژی مورد توجه جهان سرمایه داری، بهبود سطح زندگی، ایجاد تحوّلاتی در متمدن ساختن جوامع ابتدایی، ارائه خدمات مدرن شهری، حمایت از روستائیان برای بهبود زندگی، تامین حداقل رفاه و... از عناصر مثبت نظام سرمایه داری است.
نظرات فلسفی و اجتماعی مارکس
الف) فلسفه مادی؛ برمبنای این فلسفه، اساس و جوهر کلیه واقعیات مادی، روحی و روانی، "مادّه" است. محتوای فکری یک جامعه (مانند فرهنگ، مذهب، حقوق، علم و هنر به عنوان روبنا)، تنها، انعکاسی از ماده است. ماده به عنوان زیربنا تعیین کننده شرایط روبناست.ب) فلسفه مادی تاریخ؛ ابزار مادی تولید، تعیین کننده مراحل حیات اجتماعی، سیاسی و فکری است. تکامل تدریجی ابزار تولید، موجب ایجاد تضاد آن با مناسبات تولیدی یا رابطه مالکیت می شود. این تضاد به مرور زمان، شدت می یابد. براساس همین نظریه، کلیه جوامع بشری، متناسب با مراحل پیشرفت ابزار مادی تولید، ناگزیر مراحل پنج گانه نظام ها، کمون های اولیه، برده داری، فئودالیته، سرمایه داری و سوسیالیستی را به ترتیب طی می کنند. به اعتقاد او، نظام سوسیالیستی، مرحله ای موقت و گذرا برای استقرار نظام اقتصاد کمونیستی است.ج) نظریه مبارزه طبقاتی؛ کلیه شرایط موجود اجتماعی، اقتصادی و فکری یک ملّت، چیزی جز نتیجه ی مبارزه ی طبقاتی نیست. به این معنی که فلسفه مادّی تاریخ، عامل ایجاد و تشدید تضادّ طبقاتی می شود و تاریخ جوامع را همین تضاد طبقاتی و در نهایت می سازد؛ که موجب پیروزی طبقه ای بر طبقه دیگر می شود. براساس اسن مفهوم، تحوّل کلیه نظام های اقتصادی، به دنبال مبارزه طبقاتی به وجود آمده است.
نظرات اقتصادی مارکس
برخی از نظریات اقتصادی مارکس عبارتند از:
← نظریه ارزش
...
wikifeqh: کارل_مارکس
دانشنامه عمومی
کارل مارکس (شهرستان داقوز دارا). کارل مارکس ( به لاتین: Imeni Karla Marksa ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان داقوز دارا واقع شده است. [ ۱] کارل مارکس ۶۵۷ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیشنهاد کاربران
کارل هاینریش مارکس ( آلمانی: Karl Heinrich Marx؛ ۵ مه ۱۸۱۸ – ۱۴ مارس ۱۸۸۳ ) فیلسوف، اقتصاددان، تاریخ نگار، جامعه شناس، نظریه پرداز سیاسی، روزنامه نگار و سوسیالیست انقلابی آلمانی بود. او در شهر تری یر در آلمان متولد شد و در دانشگاه به تحصیل حقوق و فلسفه پرداخت. در ۱۸۴۳ با جنی فون وستفالن ازدواج کرد و به دلیل نوشته های سیاسی اش، از او سلب تابعیت شد و به همین جهت دهه ها به همراه همسر و فرزندانش در تبعید در لندن زندگی کرد. در لندن، او با همکاری فریدریش انگلس به بسطِ اندیشه هایش پرداخت، نوشته هایش را منتشر کرد و در کتابخانه موزه بریتانیا به تحقیق پرداخت. معروف ترین نوشته های او مانیفست حزب کمونیست ( چاپ ۱۸۴۸ ) و اثر سه جلدی سرمایه ( ۱۸۶۷–۱۸۸۳ ) هستند. تفکرات سیاسی و فلسفی مارکس، تأثیری شگرف بر تاریخ روشنفکری، اقتصادی و سیاسی دوره های پس از او گذاشت و نام او به شکل صفت، اسم عام و نام مکتب اجتماعی به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
نظریات انتقادی مارکس دربارهٔ جامعه، اقتصاد و سیاست — که مجموع آن ها را مارکسیسم خطاب می کنند — بر این پایه استوار است که جوامع انسانی از طریق مبارزه های طبقاتی پیش می روند. در سرمایه داری، این موضوع خود را به شکل مبارزه میان طبقات حاکم ( معروف به بورژوازی ) که ابزارهای تولید را در اختیار دارند و طبقات کارگر ( معروف به پرولتاریا ) که با عرضه نیروی کارشان در ازای پرداخت حقوق ابزارهای تولید را به کار می اندازند، نشان می دهد. مارکس در رویکردی انتقادی معروف به ماده باوری تاریخی، پیش بینی کرد سرمایه داری مثل نظام های اقتصادی - اجتماعی گذشته، تنش های درونی ایجاد کرده است که منجر به نابودی آن و جایگزینی اش با نظام جدیدی، معروف به مناسبات تولید سوسیالیستی می شود.
در نظر مارکس، دشمنی میان طبقات در سرمایه داری که بخشی از آن از ناپایداری و ذات مستعد بحران سرمایه داری سرچشمه می گیرد، در آخر به این منجر می شود که طبقه کارگر به آگاهی طبقاتی برسد که نتیجه آن، در اختیار گرفتن قدرت توسط آنان و برپایی جامعه ای کمونیستیِ فاقد طبقه اجتماعی و دولت است. مارکس به جد در پیِ عمل به این نظریه بود و استدلال می کرد که طبقه کارگر باید انقلابی سازماندهی شده جهت براندازی سرمایه داری و برپایی آزادی اجتماعی - سیاسی به سرانجام برساند.
مارکس از تاثیرگذارترین شخصیت های تاریخ محسوب می شود و آثار او مورد ستایش و نقد قرار گرفته است. آثار او راجع به اقتصاد پایه گذار بخش بزرگی از ادراک کنونی از نیروی کار و رابطهٔ آن با سرمایه و تفکرات اقتصادی بود. بسیاری از روشنفکران، اتحادیه های کارگری و احزاب سیاسی در سراسر جهان تحت تأثیر آثار مارکس بوده اند و بسیاری از ایده های او اقتباس کردند یا در آن ها تغییراتی اعمال نموده اند. مارکس را از معماران اصلی علوم اجتماعی نوین می دانند.
... [مشاهده متن کامل]
نظریات انتقادی مارکس دربارهٔ جامعه، اقتصاد و سیاست — که مجموع آن ها را مارکسیسم خطاب می کنند — بر این پایه استوار است که جوامع انسانی از طریق مبارزه های طبقاتی پیش می روند. در سرمایه داری، این موضوع خود را به شکل مبارزه میان طبقات حاکم ( معروف به بورژوازی ) که ابزارهای تولید را در اختیار دارند و طبقات کارگر ( معروف به پرولتاریا ) که با عرضه نیروی کارشان در ازای پرداخت حقوق ابزارهای تولید را به کار می اندازند، نشان می دهد. مارکس در رویکردی انتقادی معروف به ماده باوری تاریخی، پیش بینی کرد سرمایه داری مثل نظام های اقتصادی - اجتماعی گذشته، تنش های درونی ایجاد کرده است که منجر به نابودی آن و جایگزینی اش با نظام جدیدی، معروف به مناسبات تولید سوسیالیستی می شود.
در نظر مارکس، دشمنی میان طبقات در سرمایه داری که بخشی از آن از ناپایداری و ذات مستعد بحران سرمایه داری سرچشمه می گیرد، در آخر به این منجر می شود که طبقه کارگر به آگاهی طبقاتی برسد که نتیجه آن، در اختیار گرفتن قدرت توسط آنان و برپایی جامعه ای کمونیستیِ فاقد طبقه اجتماعی و دولت است. مارکس به جد در پیِ عمل به این نظریه بود و استدلال می کرد که طبقه کارگر باید انقلابی سازماندهی شده جهت براندازی سرمایه داری و برپایی آزادی اجتماعی - سیاسی به سرانجام برساند.
مارکس از تاثیرگذارترین شخصیت های تاریخ محسوب می شود و آثار او مورد ستایش و نقد قرار گرفته است. آثار او راجع به اقتصاد پایه گذار بخش بزرگی از ادراک کنونی از نیروی کار و رابطهٔ آن با سرمایه و تفکرات اقتصادی بود. بسیاری از روشنفکران، اتحادیه های کارگری و احزاب سیاسی در سراسر جهان تحت تأثیر آثار مارکس بوده اند و بسیاری از ایده های او اقتباس کردند یا در آن ها تغییراتی اعمال نموده اند. مارکس را از معماران اصلی علوم اجتماعی نوین می دانند.
کارل هاینریش مارکس ( به آلمانی: Karl Heinrich Marx ) ( زادهٔ ۵ مه ۱۸۱۸ در تریر، پروس - درگذشتهٔ ۱۴ مارس ۱۸۸۳ در لندن، انگلستان ) متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعه شناس، تاریخ دان، اقتصاددان آلمانی و از تأثیرگذارترین اندیشمندان تمام اعصار است. [۱][۲][۳] او به همراه فردریش انگلس، مانیفست کمونیست[۴] ( ۱۸۴۸ ) که مشهورترین رسالهٔ تاریخ جنبش سوسیالیستی است را منتشر کرده است. مارکس همچنین مؤلف «سرمایه» مهم ترین کتاب این جنبش است. این آثار به همراه سایر تالیفات او و انگلس، بنیان و جوهرهٔ اصلی تفکر مارکسیسم را تشکیل می دهد. [۱] «تاریخ همهٔ جوامع تا کنون، تاریخ مبارزهٔ طبقاتی بوده است. » از جمله مشهورترین جملات مارکس دربارهٔ تاریخ است که در خط اول مانیفست کمونیست خلاصه شده است .
... [مشاهده متن کامل]
زندگی و تاثیرات [ویرایش]
کارل مارکس فرزند سوم هاینریش مارکس لوی ( Marx Levi ) ، یک وکیل دادگستری یهودی بود که از خانوادهٔ خاخام های معروف شهر محسوب می شد. هاینریش «مارکس لوی» به خاطر محدودیت هایی که دولت پروس برای حقوق دانان یهودی قایل شده بود و به خاطر این که بتواند شغل خود را در دادگستری حفظ کند، به شاخهٔ پروتستان مسیحیت گروید و از آن پس خودرا هاینریش مارکس نامید. در سال ۱۸۲۴ فرزندان وی نیز به مسیحیت گرویدند.
کارل مارکس در شهر تریر دورهٔ دبیرستان را به پایان رساند و در دانشگاه شهر بن به تحصیل رشتهٔ حقوق پرداخت. یک سال بعد به برلین عزیمت کرد و در دانشگاه آن شهر در رشته های فلسفه و تاریخ به تحصیل ادامه داد. مارکس در سال ۱۸۴۱ با ارایهٔ تز دکترای خود دربارهٔ اختلاف فلسفهٔ طبیعت دموکریتوس و اپیکور تحصیلات دانشگاهی خود را از راه مکاتبه ای در دانشگاه ینا به پایان رساند. او به امید آن که بتواند در دانشگاه بن تدریس کند به آن شهر رفت ولی دولت پروس مانع اشتغال وی به عنوان استاد دانشگاه شد. مارکس در این زمان به روزنامهٔ نوبنیاد لیبرال های جبههٔ اوپوزیسیون شهر کلن پیوست و به عنوان عضو ارشد کادر تحریریهٔ روزنامه مشغول به کار شد. در این دوره مارکس یک هگلی بود و در برلین به حلقهٔ هگلی های چپ ( شامل برونو باوئر و دیگران ) تعلق داشت. در طول همین سال ها لودویگ فویرباخ نقد خود را از مذهب آغاز نموده و به تبیین دیدگاه ماتریالیستی خود پرداخت. ماتریالیسم فویرباخ در سال ۱۸۴۱ در کتاب جوهر مسیحیت به اوج خود رسید. دیدگاه های فویرباخ، به خصوص مفهوم بیگانگی مذهبی او، تاثیر زیادی بر سیر تحول اندیشه مارکس گذاشت. این تاثیرات را می توان به وضوح در کتاب «دست نوشته های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴» و به صورت پخته تری در کتاب سرمایه مشاهده کرد.
از مجموعه
مارکسیسم
فعالیت های نظری
علوم اجتماعی
اقتصاد
تاریخ
فلسفه
افراد
انتقادها
ن • ب • و
مارکس مبارزهٔ عملی سیاسی و فلسفی را به همراه دوست نزدیکش، فردریک انگلس، آغاز کرد و با او بود که یک سال پیش از انقلابات ۱۸۴۸ «بیانیهٔ کمونیست» را به رشتهٔ تحریر در آورد. مارکس در این سال ها با محیط دانشگاهی و ایده آلیسم آلمانی و هگلی های جوان قطع رابطه کرد و به مسایل جنبش کارگری اروپا پرداخت و از ابتدا در انجمن بین الملل اول که در ۱۸۶۴ تأسیس شد، نقش بازی کرد و نهایتاً دبیر این انجمن شد. او اولین جلد کتاب مشهورش، سرمایه، را در ۱۸۶۷ منتشر کرد. این کتاب حاوی نظریات او در نقد اقتصاد سیاسی است.
او بیش از ۳۰ سال آخر عمر را در لندن و در تبعید گذراند و همان جا درگذشت. عقاید وی که در زمان خودش نیز طرفداران بسیاری یافتند، پس از مرگ توسط افراد بیشتری تبلیغ می شدند. با پیروزی و قدرت گیری بلشویک ها در روسیه در ۱۹۱۷ طرفداران کمونیسم و مارکسیسم در همه جای دنیا رشد کردند و چند سال پس از جنگ جهانی دوم، یک سوم مردم دنیا حکومت های مارکسیست داشتند. رابطهٔ این «مارکسیست»های متعدد با اندیشهٔ مارکس مورد اختلاف نظر است. خود مارکس یک بار در مورد دیدگاه های حزبی سوسیال دموکراتیک در فرانسه که خود را مارکسیست می دانست، گفت: «خوبست حداقل می دانم که من مارکسیست نیستم!»
در یک نظر خواهی از شنوندگان «رادیو ۴» ( ایستگاه رادیویی متعلق به رادیوی بی بی سی انگلستان در سال ۲۰۰۵ ) ، کارل مارکس به عنوان بزرگترین متفکر هزارهٔ دوم انتخاب شد. پیشتر در آغاز هزارهٔ جدید کاری مشابه توسط وب گاه انگلیسی زبان بی بی سی انجام گرفته بود که ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده و از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصله ای بسیار از او به عنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند. [۵][۶][۷][۸][۹]
آثار
کتاب های ترجمه شده به فارسی
مدفن کارل مارکس در گورستان هایگیت
سرمایه ( کاپیتال ) ، ترجمه ٔ ایرج اسکندری، اولین انتشار: ۱۳۵۲، چاپ جدید: ۱۳۸۳، انتشارات فردوسی
سرمایه، نقدی بر اقتصاد سیاسی ( جلد یکم ) ، ترجمه ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۶، انتشارات آگاه.
گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه ٔ باقر پرهام و احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳، انتشارات آگه
درباره ٔ مسئلهٔ یهود؛ گامی در نقد فلسفه ٔ حق هگل، ترجمه ٔ دکتر مرتضی محیط، ویراستاران: محسن حکیمی - حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۱، نشر اختران
دست نوشته های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴، ترجمه ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول ۱۳۷۷، انتشارات آگه
درباره ٔ تکامل مادی تاریخ ( دو رساله و ۲۸ نامه ) ، ترجمه ٔ خسرو پارسا، چاپ اخیر: ۱۳۸۰، نشر دیگر.
صورت بندی های اقتصادی پیشاسرمایه داری، ترجمه ٔ خسرو پارسا، چاپ اول: ۱۳۵۳ چاپ اخیر: ۱۳۷۸، نشر دیگر.
لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی، ترجمه ٔ پرویز بابایی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر چشمه
رسالهٔ دکترای فلسفه ( اختلاف بین فلسفهٔ طبیعت دموکریتی و اپیکوری ) ، ترجمه ٔ دکتر محمود عبادیان، حسن قاضی مرادی. چاپ اول:۱۳۸۱، نشر اختران
هیجدهم برومر لوئی بناپارت، ترجمه ٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳ . . .
... [مشاهده متن کامل]
زندگی و تاثیرات [ویرایش]
کارل مارکس فرزند سوم هاینریش مارکس لوی ( Marx Levi ) ، یک وکیل دادگستری یهودی بود که از خانوادهٔ خاخام های معروف شهر محسوب می شد. هاینریش «مارکس لوی» به خاطر محدودیت هایی که دولت پروس برای حقوق دانان یهودی قایل شده بود و به خاطر این که بتواند شغل خود را در دادگستری حفظ کند، به شاخهٔ پروتستان مسیحیت گروید و از آن پس خودرا هاینریش مارکس نامید. در سال ۱۸۲۴ فرزندان وی نیز به مسیحیت گرویدند.
کارل مارکس در شهر تریر دورهٔ دبیرستان را به پایان رساند و در دانشگاه شهر بن به تحصیل رشتهٔ حقوق پرداخت. یک سال بعد به برلین عزیمت کرد و در دانشگاه آن شهر در رشته های فلسفه و تاریخ به تحصیل ادامه داد. مارکس در سال ۱۸۴۱ با ارایهٔ تز دکترای خود دربارهٔ اختلاف فلسفهٔ طبیعت دموکریتوس و اپیکور تحصیلات دانشگاهی خود را از راه مکاتبه ای در دانشگاه ینا به پایان رساند. او به امید آن که بتواند در دانشگاه بن تدریس کند به آن شهر رفت ولی دولت پروس مانع اشتغال وی به عنوان استاد دانشگاه شد. مارکس در این زمان به روزنامهٔ نوبنیاد لیبرال های جبههٔ اوپوزیسیون شهر کلن پیوست و به عنوان عضو ارشد کادر تحریریهٔ روزنامه مشغول به کار شد. در این دوره مارکس یک هگلی بود و در برلین به حلقهٔ هگلی های چپ ( شامل برونو باوئر و دیگران ) تعلق داشت. در طول همین سال ها لودویگ فویرباخ نقد خود را از مذهب آغاز نموده و به تبیین دیدگاه ماتریالیستی خود پرداخت. ماتریالیسم فویرباخ در سال ۱۸۴۱ در کتاب جوهر مسیحیت به اوج خود رسید. دیدگاه های فویرباخ، به خصوص مفهوم بیگانگی مذهبی او، تاثیر زیادی بر سیر تحول اندیشه مارکس گذاشت. این تاثیرات را می توان به وضوح در کتاب «دست نوشته های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴» و به صورت پخته تری در کتاب سرمایه مشاهده کرد.
از مجموعه
مارکسیسم
فعالیت های نظری
علوم اجتماعی
اقتصاد
تاریخ
فلسفه
افراد
انتقادها
ن • ب • و
مارکس مبارزهٔ عملی سیاسی و فلسفی را به همراه دوست نزدیکش، فردریک انگلس، آغاز کرد و با او بود که یک سال پیش از انقلابات ۱۸۴۸ «بیانیهٔ کمونیست» را به رشتهٔ تحریر در آورد. مارکس در این سال ها با محیط دانشگاهی و ایده آلیسم آلمانی و هگلی های جوان قطع رابطه کرد و به مسایل جنبش کارگری اروپا پرداخت و از ابتدا در انجمن بین الملل اول که در ۱۸۶۴ تأسیس شد، نقش بازی کرد و نهایتاً دبیر این انجمن شد. او اولین جلد کتاب مشهورش، سرمایه، را در ۱۸۶۷ منتشر کرد. این کتاب حاوی نظریات او در نقد اقتصاد سیاسی است.
او بیش از ۳۰ سال آخر عمر را در لندن و در تبعید گذراند و همان جا درگذشت. عقاید وی که در زمان خودش نیز طرفداران بسیاری یافتند، پس از مرگ توسط افراد بیشتری تبلیغ می شدند. با پیروزی و قدرت گیری بلشویک ها در روسیه در ۱۹۱۷ طرفداران کمونیسم و مارکسیسم در همه جای دنیا رشد کردند و چند سال پس از جنگ جهانی دوم، یک سوم مردم دنیا حکومت های مارکسیست داشتند. رابطهٔ این «مارکسیست»های متعدد با اندیشهٔ مارکس مورد اختلاف نظر است. خود مارکس یک بار در مورد دیدگاه های حزبی سوسیال دموکراتیک در فرانسه که خود را مارکسیست می دانست، گفت: «خوبست حداقل می دانم که من مارکسیست نیستم!»
در یک نظر خواهی از شنوندگان «رادیو ۴» ( ایستگاه رادیویی متعلق به رادیوی بی بی سی انگلستان در سال ۲۰۰۵ ) ، کارل مارکس به عنوان بزرگترین متفکر هزارهٔ دوم انتخاب شد. پیشتر در آغاز هزارهٔ جدید کاری مشابه توسط وب گاه انگلیسی زبان بی بی سی انجام گرفته بود که ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده و از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصله ای بسیار از او به عنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند. [۵][۶][۷][۸][۹]
آثار
کتاب های ترجمه شده به فارسی
مدفن کارل مارکس در گورستان هایگیت
سرمایه ( کاپیتال ) ، ترجمه ٔ ایرج اسکندری، اولین انتشار: ۱۳۵۲، چاپ جدید: ۱۳۸۳، انتشارات فردوسی
سرمایه، نقدی بر اقتصاد سیاسی ( جلد یکم ) ، ترجمه ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۶، انتشارات آگاه.
گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه ٔ باقر پرهام و احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳، انتشارات آگه
درباره ٔ مسئلهٔ یهود؛ گامی در نقد فلسفه ٔ حق هگل، ترجمه ٔ دکتر مرتضی محیط، ویراستاران: محسن حکیمی - حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۱، نشر اختران
دست نوشته های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴، ترجمه ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول ۱۳۷۷، انتشارات آگه
درباره ٔ تکامل مادی تاریخ ( دو رساله و ۲۸ نامه ) ، ترجمه ٔ خسرو پارسا، چاپ اخیر: ۱۳۸۰، نشر دیگر.
صورت بندی های اقتصادی پیشاسرمایه داری، ترجمه ٔ خسرو پارسا، چاپ اول: ۱۳۵۳ چاپ اخیر: ۱۳۷۸، نشر دیگر.
لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی، ترجمه ٔ پرویز بابایی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر چشمه
رسالهٔ دکترای فلسفه ( اختلاف بین فلسفهٔ طبیعت دموکریتی و اپیکوری ) ، ترجمه ٔ دکتر محمود عبادیان، حسن قاضی مرادی. چاپ اول:۱۳۸۱، نشر اختران
هیجدهم برومر لوئی بناپارت، ترجمه ٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳ . . .