کارل فریدریش اُتو وستفال ( آلمانی: Carl Friedrich Otto Westphal؛ ۲۳ مارس ۱۸۳۳ – ۲۷ ژانویهٔ ۱۸۹۰ یک متخصص اعصاب، روانپزشک، و استاد دانشگاه اهل آلمان بود.
او فرزند اتو کارل فریدریش وستفال و پدرِ الکساندر کارل اتو وستفال بود.
او مشارکت های فراوانی در زمینهٔ علم پزشکی دارد. از جمله، وی، واژه آگورافوبیا را نخستین بار با مشاهدهٔ افرادی که در مکان های عمومی دچار ترس و اضطراب می شوند، ابداع کرد[ ۱] و همچنین توانست اسکلروز کاذب ( که امروزه به بیماری ویلسون شهرت دارد ) را در مراحل اولیه تشخیص دهد. او همچنین ارتباط مابین فلج عضلات و تابس دورسالیس را در افراد مجنون نشان و شرح دهد. وی نقص در رفلکس وتریِ عمقی در بیماران مبتلا به تابس دورسالیس را نیز اثبات کرد که بعدها به افتخار وی و ویلهلم هاینریش ارب، علامت «اِرب - وستفال» شهرت یافت. نامِ او به همراهِ لودویگ ادینگر در عنوانِ «هستهٔ ادینگر - وستفال» نیز که هستهٔ فرعی عصب سوم مغزی است، ماندگار شده است. وی نخستین پزشکی بود که شرح بالینیِ حمله خواب و کاتاپلکسی را ارائه کرد. پزشک فرانسوی ژان - بتیست - ادوار ژلینو نیز این دو عارضه را بررسی کرد و برای نخستین بار واژهٔ «نارکولپسی» ( فرانسوی: narcolepsie ) را در سال ۱۸۸۰ میلادی ابداع کرد. [ ۲]
او مقالات و پژوهش های فراوانی دربارهٔ بیماری های طناب نخاعی و آسیب شناسی عصبی دارد و شاگردان مشهوری را تربیت کرد که از ان میان می توان به آرنولد پیک، کارل ورنیکه و هرمان اوپنهایم اشاره کرد.
میشل فوکو، ظهور همجنس گرایی مدرن را به وستفال نسبت می دهد که در سال ۱۸۷۰ میلادی، مقاله ای دربارهٔ «احساسِ میلِ جنسیِ مغایر» نوشت و در آن ۲ فرد را شرح داد که مشغول دست وپنجه نرم کردن با چیزی بودند که بعدها همجنس گرایی نام گرفت. این مقاله، یکی از نخستین گزارش های پزشکی دربارهٔ مسئلهٔ میل جنسی به عنوان یک اختلال روانپزشکی است. [ ۳]
• آتاکسی وستفال - لیدن: آتاکسی حاد که در دوران کودکی رخ می دهد و به افتخار ارنست ویکتور فون لِیدن و او ناگذاری شده است.
• علامت و سفال: فقدان یا کاهش رفلکس وتری زانو
• سندرم وستفال: یک فرم ارثی از فلج هیپوکلسمیک دوره ای[ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو فرزند اتو کارل فریدریش وستفال و پدرِ الکساندر کارل اتو وستفال بود.
او مشارکت های فراوانی در زمینهٔ علم پزشکی دارد. از جمله، وی، واژه آگورافوبیا را نخستین بار با مشاهدهٔ افرادی که در مکان های عمومی دچار ترس و اضطراب می شوند، ابداع کرد[ ۱] و همچنین توانست اسکلروز کاذب ( که امروزه به بیماری ویلسون شهرت دارد ) را در مراحل اولیه تشخیص دهد. او همچنین ارتباط مابین فلج عضلات و تابس دورسالیس را در افراد مجنون نشان و شرح دهد. وی نقص در رفلکس وتریِ عمقی در بیماران مبتلا به تابس دورسالیس را نیز اثبات کرد که بعدها به افتخار وی و ویلهلم هاینریش ارب، علامت «اِرب - وستفال» شهرت یافت. نامِ او به همراهِ لودویگ ادینگر در عنوانِ «هستهٔ ادینگر - وستفال» نیز که هستهٔ فرعی عصب سوم مغزی است، ماندگار شده است. وی نخستین پزشکی بود که شرح بالینیِ حمله خواب و کاتاپلکسی را ارائه کرد. پزشک فرانسوی ژان - بتیست - ادوار ژلینو نیز این دو عارضه را بررسی کرد و برای نخستین بار واژهٔ «نارکولپسی» ( فرانسوی: narcolepsie ) را در سال ۱۸۸۰ میلادی ابداع کرد. [ ۲]
او مقالات و پژوهش های فراوانی دربارهٔ بیماری های طناب نخاعی و آسیب شناسی عصبی دارد و شاگردان مشهوری را تربیت کرد که از ان میان می توان به آرنولد پیک، کارل ورنیکه و هرمان اوپنهایم اشاره کرد.
میشل فوکو، ظهور همجنس گرایی مدرن را به وستفال نسبت می دهد که در سال ۱۸۷۰ میلادی، مقاله ای دربارهٔ «احساسِ میلِ جنسیِ مغایر» نوشت و در آن ۲ فرد را شرح داد که مشغول دست وپنجه نرم کردن با چیزی بودند که بعدها همجنس گرایی نام گرفت. این مقاله، یکی از نخستین گزارش های پزشکی دربارهٔ مسئلهٔ میل جنسی به عنوان یک اختلال روانپزشکی است. [ ۳]
• آتاکسی وستفال - لیدن: آتاکسی حاد که در دوران کودکی رخ می دهد و به افتخار ارنست ویکتور فون لِیدن و او ناگذاری شده است.
• علامت و سفال: فقدان یا کاهش رفلکس وتری زانو
• سندرم وستفال: یک فرم ارثی از فلج هیپوکلسمیک دوره ای[ ۴]
wiki: کارل فریدریش اتو وستفال