کارل رابرت ادوارد فن هارتمان ( به آلمانی: Karl Robert Eduard von Hartmann ) ( زاده ۲۳ فوریه ۱۸۴۲ - درگذشته ۵ ژوئن ۱۹۰۶ ) فیلسوف آلمانی بود.
فون هارتمن پسر ژنرال پروسی روبرت فون هارتمن در برلین به دنیا آمد و با این هدف که او حرفه نظامی را دنبال کند تحصیل کرد. در سال ۸۵۸ وارد هنگ توپخانه گارد ارتش پروس شد و در مدرسه توپخانه و مهندسی متحد رفت. او به درجه ستوان یکم رسید اما در سال ۱۸۶۵ به دلیل مشکل مزمن زانو از ارتش مرخصی گرفت. پس از مدتی تردید بین دنبال کردن موسیقی یا فلسفه، او تصمیم گرفت که دومی را حرفه خود کند و در سال ۱۸۶۷ دکترای خود را از دانشگاه روستوک دریافت کرد. در سال ۱۸۶۸ رسماً از ارتش استعفا داد. پس از موفقیت بزرگ اولین اثرش «فلسفه ناخودآگاه» ( ۱۸۶۹ ) - که انتشار آن منجر به درگیر شدن فون هارتمن در بحث بدبینی در آلمان شد - او کرسی های استادی را که توسط دانشگاه های لایپزیگ گوتینگن و برلین به او پیشنهاد شده بود، رد کرد.
او سپس به برلین بازگشت. او سال ها به عنوان یک پژوهشگر مستقل، دوران بازنشستگی را سپری کرد و بیشتر کارهایش را در حالی که در بستر بیماری درد می کشید٬ به انجام رسانید.
فون هارتمن در ۳ ژوئیه ۱۸۷۲ در شارلوتنبورگ با اگنس تابرت ( ۱۸۷۷ - ۱۸۴۴ ) ازدواج کرد. پس از مرگ او، در ۴ نوامبر ۱۸۷۸ در برمن با آلما لورنز ( ۱۹۳۱ - ۱۸۵۴ ) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج شش فرزند بود.
او در سال ۱۹۰۶ در گروس - لیخترفلده درگذشت و در قبر افتخاری در گورستان کلمبیادام در برلین به خاک سپرده شد.
او در اهمیت اراده و بدبینی نسبت به زندگی، تحت تأثیر شوپنهاوئر است. وی نیز مانند شوپنهاوئر اراده را منشأ شر و رنج و بدبختی می داند و معتقد است که سعادت تنها در نتیجه پیروزی عقل بر اراده و خواست حاصل می گردد. با این حال در فلسفه شوپنهاوئر اصلاحاتی به عمل آورد و آن را تکمیل کرد و کوشید آن را با نظام های متافیزیکی پیشین به خصوص هگل هماهنگ سازد. [ ۱]
وی پس از گرفتن درجه دکترا مشغول تألیف کتاب «فلسفه بیخود» گردید. در این کتاب هارتمان می گوید: «هم اراده و هم عقل و هم اساس تمام وجود هستی روی بیخود قرار دارد. یعنی جمیع موجودات زمین از غرائزی پیروی می کنند که قادرتر و ماهرتر از عقل است. » این قدرت اهریمنی را هارتمان «بیخود» می خواند و عقیده دارد منشأ کارهای بشر اعم از خوب یا بد از همین بیخود سرچشمه می گیرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففون هارتمن پسر ژنرال پروسی روبرت فون هارتمن در برلین به دنیا آمد و با این هدف که او حرفه نظامی را دنبال کند تحصیل کرد. در سال ۸۵۸ وارد هنگ توپخانه گارد ارتش پروس شد و در مدرسه توپخانه و مهندسی متحد رفت. او به درجه ستوان یکم رسید اما در سال ۱۸۶۵ به دلیل مشکل مزمن زانو از ارتش مرخصی گرفت. پس از مدتی تردید بین دنبال کردن موسیقی یا فلسفه، او تصمیم گرفت که دومی را حرفه خود کند و در سال ۱۸۶۷ دکترای خود را از دانشگاه روستوک دریافت کرد. در سال ۱۸۶۸ رسماً از ارتش استعفا داد. پس از موفقیت بزرگ اولین اثرش «فلسفه ناخودآگاه» ( ۱۸۶۹ ) - که انتشار آن منجر به درگیر شدن فون هارتمن در بحث بدبینی در آلمان شد - او کرسی های استادی را که توسط دانشگاه های لایپزیگ گوتینگن و برلین به او پیشنهاد شده بود، رد کرد.
او سپس به برلین بازگشت. او سال ها به عنوان یک پژوهشگر مستقل، دوران بازنشستگی را سپری کرد و بیشتر کارهایش را در حالی که در بستر بیماری درد می کشید٬ به انجام رسانید.
فون هارتمن در ۳ ژوئیه ۱۸۷۲ در شارلوتنبورگ با اگنس تابرت ( ۱۸۷۷ - ۱۸۴۴ ) ازدواج کرد. پس از مرگ او، در ۴ نوامبر ۱۸۷۸ در برمن با آلما لورنز ( ۱۹۳۱ - ۱۸۵۴ ) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج شش فرزند بود.
او در سال ۱۹۰۶ در گروس - لیخترفلده درگذشت و در قبر افتخاری در گورستان کلمبیادام در برلین به خاک سپرده شد.
او در اهمیت اراده و بدبینی نسبت به زندگی، تحت تأثیر شوپنهاوئر است. وی نیز مانند شوپنهاوئر اراده را منشأ شر و رنج و بدبختی می داند و معتقد است که سعادت تنها در نتیجه پیروزی عقل بر اراده و خواست حاصل می گردد. با این حال در فلسفه شوپنهاوئر اصلاحاتی به عمل آورد و آن را تکمیل کرد و کوشید آن را با نظام های متافیزیکی پیشین به خصوص هگل هماهنگ سازد. [ ۱]
وی پس از گرفتن درجه دکترا مشغول تألیف کتاب «فلسفه بیخود» گردید. در این کتاب هارتمان می گوید: «هم اراده و هم عقل و هم اساس تمام وجود هستی روی بیخود قرار دارد. یعنی جمیع موجودات زمین از غرائزی پیروی می کنند که قادرتر و ماهرتر از عقل است. » این قدرت اهریمنی را هارتمان «بیخود» می خواند و عقیده دارد منشأ کارهای بشر اعم از خوب یا بد از همین بیخود سرچشمه می گیرد.
