کارل اشمیت (شیمی دان). کارل اشمیت ( روسی: Карл Ге́нрихович Шмидт؛ ۱۳ ژوئن ۱۸۲۲–۱۱ مارس ۱۸۹۴ ) شیمی دان اهل امپراتوری روسیه بود. وی الگوهای تبلور بسیاری از بیوشیمی های مهم همانند اوریک اسید، اگزالیک اسید و نمک های آن، اسید لاکتیک، کلسترول، استئارین و غیره را تعیین کرده است. اشمیت در سال ۱۸۴۴ مدرک پی اچ دی خود را از دانشگاه گیسن زیر نظر یوستوس فون لیبیش کسب کرده بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
پیشنهاد کاربران
کارل اشمیت ( به آلمانی: Carl Schmitt ) ( زادهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۱۸۸۸ در پلتنبرگ آلمان — درگذشتهٔ ۷ آوریل ۱۹۸۵ در پلتنبرگ ) حقوق دان، فیلسوف کاتولیک، نظریه پرداز سیاسی و استاد حقوق آلمانی بود. اشمیت در نظریه سیاسی و حقوقی قرن بیستم چهرهٔ مهمی بود و مکتوبات زیادی دربارهٔ استفاده از قدرت سیاسی دارد. کار او أثر عمده ای بر نظریهٔ سیاسی، نظریهٔ حقوقی، فلسفهٔ قاره ای و الهیات سیاسی پس از وی در سدهٔ بیستم و بعدتر گذاشت. بیش تر آثار وی در توجیه فاشیسم و علیه دموکراسی لیبرال است. ... [مشاهده متن کامل]
کار اشمیت مورد توجه فلاسفه و نظریه پردازان سیاسی متعددی از جمله والتر بنیامین، لئو اشتراوس، یورگن هابرماس، فریدریش هایک، ژاک دریدا، هانا آرنت، جورجو آگامبن، آنتونیو نگری و اسلاووی ژیژک و بسیاری دیگر قرار گرفته است. بسیاری از آثار وی امروزه درهم اثرگذار و هم پرتو ارتباط وی با ناسیونال سوسیالیسم مناقشه برانگیز مانده اند. وی آثار متعددی دارد که بر فلسفهٔ سیاسی سدهٔ بیستم و بعد از آن مؤثر بوده است. در نظر اشمیت، سیاست چیزی نیست مگر تصمیم گیری فرد حاکم در وضعیت استثنایی؛ یا به عبارت دیگر، کنش ترسیم یک مرز در فضای استثنایی برخاسته از تعلیق هرگونه قانون به قصد مشخص ساختن قلمرو حاکمیت و ایجاد تمایز میان درون و برون، خودی و غیرخودی، و نهایتاً دوست و دشمن. از این رو، گردآوردن گروهی از آدمیان در قالب یک گروه یا ملت واجد حاکمیت سیاسی در تقابل با سایر گروه ها، و ( امکان ) وقوع جنگ، مضمون اصلی مفهوم امر سیاسی است. وی برآن است که همان طور که اخلاق به خیر و شر، زیبایی شناسی و هنر به زیبا و زشت، اقتصاد به سود و زیان می پردازد، سیاست نیز به «دوست» و «دشمن» می پردازد. سیاست به حوزهٔ خاصی از فعالیت انسان مربوط نیست… گروه بندی واقعی دوست - دشمن بنا به ماهیت خود چنان قوی و قاطع است که جای معیارها و انگیزه های تاکنون خالصاً دینی، خالصاً اقتصادی، خالصاً فرهنگی را می گیرد.