کارعه

لغت نامه دهخدا

( کارعة ) کارعة. [ رِ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) خرمابن لب آب. ( ناظم الاطباء ). خرمابن به آب نزدیک. ج ، کارعات.

پیشنهاد کاربران

بپرس