کارشکن
/kArSekan/
مترادف کارشکن: اخلالگر، اشکال تراش، جلوگیر، مانع، مخل
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که مانع پیشرفت کار باشد آنکه کار شکنی کند . ۲ - سخن چین ساعی نمام .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
خائن، میهن فروش، موش گیر، کارشکن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید