دیکشنری
مترجم
بپرس
کارروا
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کارروا. [ کارْ، رَ ] ( ص مرکب ) نافع و سودمند وبکار و شایسته و سزاوار برای کار. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - شایسته سزاوار . ۲ - نافع سودمند .
فرهنگ معین
(رَ ) (ص مر. ) ۱ - شایسته ، سزاوار. ۲ - نافع ، سودمند.
فرهنگ عمید
١. نافع و سودمند جهت پیشرفت کار.
٢. شایسته و سزاوار برای کار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها