کاردش بزنی خونش در نمی اید

پیشنهاد کاربران

کاردش بزنی خونش در نمی آید : [عامیانه ، کنایه ] بی نهایت خشمگین است .
( ( آمیرزا محمودخان از جایش تکان نخورد و چشمانش را به قوری بند زده روی سماور دوخته بود و کاردش می زدند خونش در نمی آمد. . ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )

بپرس