کاراوادجو میکل آنجلو. کاراوادْجو، میکِل آنْجِلو (۱۵۷۳ـ۱۶۱۰)(Caravaggio, Michelangelo)
تابلوی فالگیر اثر میکل آنجلو کاراوادجو
نقاش ایتالیایی در شیوۀ باروک آغازین. از ۱۵۹۲ تا ۱۶۰۶ در رُم، سپس در ناپل، و سرانجام در مالت فعال بود. با بهره گیری از تضاد شدید نور و سایه، کوتاه نماییهای نمایشی، و دقت موشکافانه در پرداخت جزئیات، سبکی پرتوان آفرید. زندگی اش نیز به اندازۀ هنرش پرهیاهو بود: پس از کشتن مردی در یک منازعه، مجبور به ترک رُم شد. کاراوادجو فرزند سنگ تراشی در دهکدۀ کاراوادجو در حوالی میلان بود، و مدتی در میلان تعلیم دید؛ تا پیش از ۲۰ سالگی در رُم نقاشی می کرد. چندی نگذشت که طبیعت گرایی معروف خود را پروراند که با شیوه گری (مانریسم) معمول در آثار تسوکارو و کَوِلی یر دارپینو در تقابل شدید بود. کاراوادجو به جای شخصیت های آرمانی، افرادی را که می دید و می شناخت بر پرده می آورد؛ از بازنمایی ویژگی های شخصیتیِ کارگران و مردم عادی لذت می برد و آن ها را در لباس های عادی و روزمرّه شان می کشید. نقش اشیا را نیز با دقت بسیار اجرا می کرد. ازجمله آثار آغازینش عبارت اند ازباکوس (موزۀ اوفیتسی)، فالگیر (لوور)، و سبد میوه (آمبروسیانا، میلان). ابتکاری که سبب شهرتش شد و نامش را بر سر زبان ها انداخت، علاوه بر شیوۀ واقع گرایانۀ بدیعش در نقاشی دینی، استفاده از نور تند و سایه های غلیظ بود که آثارش را تأثیرگذارتر می کرد و به آن ها جلوه ای عمیق و شورانگیز می بخشید. این ویژگی را احتمالاً از تینتورِتّو وام گرفته بود. در نخستین سفارشی که برای نمازخانۀ کونتارلی، در کلیسای سان لویجی دئی فرانچزی، اجرا کرد، این شیوه را به کار برد؛ این تابلوها عبارت اند از قدّیس متی و فرشته، فراخوانده شدن قدیس متی و شهادت حواری. شماری سفارش دیگر نیز در رُم اجرا کرد (۱۶۰۰ـ۱۶۰۷)، ازجمله مریم عذرا و مار (نگارخانۀ بورگِزِه)، مرگ مریم عذرا (لوور)، و مریم عذرای تسبیح گوی (وین). همۀ این آثار یا از سوی سفارش دهندگان رد شدند و یا بسیار مناقشه برانگیز بودند. در ۱۶۰۷ در ناپل فعالیت هنری داشت و با احترام در مالت پذیرفته شد. در آن جا نقاشی استادانۀ گردن زنی قدیس یوحنّا، در کلیسای والِتّا، و تک چهرۀ باشکوهی از اولاف دو وینیاکور، صاحب نشان شوالیه گری قدیس یوحنّا (موزۀ لوور)، را اجرا کرد. بار دیگر با برپاکردن آشوبی در مالت زندانی شد، اما فرار کرد، و در سیسیل، سیراکوز، مسینا و پالرمو آثاری آفرید. دوباره به ناپل برگشت و سپس به قصد بازگشت به رم و طلب بخشایش، سوار کشتی شد؛ لیکن در میان راه به سبب دشمنی یا غفلت در ساحل جزیره ای مالاریاخیز رها شد، و در آن جا درگذشت. دامنۀ نفوذش، در اشاعۀ واقع گرایی و به کارگیری نور و سایه فوق العاده گسترده بود. آثارش، در هنرمندان بسیاری تأثیر گذاشت؛ ازجمله روبنس، ولاسکز، رامبرانت؛ و نقاشان تیرگی پرداز هلند همچون هونتهورست؛ و در فرانسه در نقاشانی همچون ژرژ دو لاتور، و لو والانتین. در ایتالیا هنرش با دیگر هنرها درآمیخت و به تکوین شیوۀ باروک انجامید.
تابلوی فالگیر اثر میکل آنجلو کاراوادجو
نقاش ایتالیایی در شیوۀ باروک آغازین. از ۱۵۹۲ تا ۱۶۰۶ در رُم، سپس در ناپل، و سرانجام در مالت فعال بود. با بهره گیری از تضاد شدید نور و سایه، کوتاه نماییهای نمایشی، و دقت موشکافانه در پرداخت جزئیات، سبکی پرتوان آفرید. زندگی اش نیز به اندازۀ هنرش پرهیاهو بود: پس از کشتن مردی در یک منازعه، مجبور به ترک رُم شد. کاراوادجو فرزند سنگ تراشی در دهکدۀ کاراوادجو در حوالی میلان بود، و مدتی در میلان تعلیم دید؛ تا پیش از ۲۰ سالگی در رُم نقاشی می کرد. چندی نگذشت که طبیعت گرایی معروف خود را پروراند که با شیوه گری (مانریسم) معمول در آثار تسوکارو و کَوِلی یر دارپینو در تقابل شدید بود. کاراوادجو به جای شخصیت های آرمانی، افرادی را که می دید و می شناخت بر پرده می آورد؛ از بازنمایی ویژگی های شخصیتیِ کارگران و مردم عادی لذت می برد و آن ها را در لباس های عادی و روزمرّه شان می کشید. نقش اشیا را نیز با دقت بسیار اجرا می کرد. ازجمله آثار آغازینش عبارت اند ازباکوس (موزۀ اوفیتسی)، فالگیر (لوور)، و سبد میوه (آمبروسیانا، میلان). ابتکاری که سبب شهرتش شد و نامش را بر سر زبان ها انداخت، علاوه بر شیوۀ واقع گرایانۀ بدیعش در نقاشی دینی، استفاده از نور تند و سایه های غلیظ بود که آثارش را تأثیرگذارتر می کرد و به آن ها جلوه ای عمیق و شورانگیز می بخشید. این ویژگی را احتمالاً از تینتورِتّو وام گرفته بود. در نخستین سفارشی که برای نمازخانۀ کونتارلی، در کلیسای سان لویجی دئی فرانچزی، اجرا کرد، این شیوه را به کار برد؛ این تابلوها عبارت اند از قدّیس متی و فرشته، فراخوانده شدن قدیس متی و شهادت حواری. شماری سفارش دیگر نیز در رُم اجرا کرد (۱۶۰۰ـ۱۶۰۷)، ازجمله مریم عذرا و مار (نگارخانۀ بورگِزِه)، مرگ مریم عذرا (لوور)، و مریم عذرای تسبیح گوی (وین). همۀ این آثار یا از سوی سفارش دهندگان رد شدند و یا بسیار مناقشه برانگیز بودند. در ۱۶۰۷ در ناپل فعالیت هنری داشت و با احترام در مالت پذیرفته شد. در آن جا نقاشی استادانۀ گردن زنی قدیس یوحنّا، در کلیسای والِتّا، و تک چهرۀ باشکوهی از اولاف دو وینیاکور، صاحب نشان شوالیه گری قدیس یوحنّا (موزۀ لوور)، را اجرا کرد. بار دیگر با برپاکردن آشوبی در مالت زندانی شد، اما فرار کرد، و در سیسیل، سیراکوز، مسینا و پالرمو آثاری آفرید. دوباره به ناپل برگشت و سپس به قصد بازگشت به رم و طلب بخشایش، سوار کشتی شد؛ لیکن در میان راه به سبب دشمنی یا غفلت در ساحل جزیره ای مالاریاخیز رها شد، و در آن جا درگذشت. دامنۀ نفوذش، در اشاعۀ واقع گرایی و به کارگیری نور و سایه فوق العاده گسترده بود. آثارش، در هنرمندان بسیاری تأثیر گذاشت؛ ازجمله روبنس، ولاسکز، رامبرانت؛ و نقاشان تیرگی پرداز هلند همچون هونتهورست؛ و در فرانسه در نقاشانی همچون ژرژ دو لاتور، و لو والانتین. در ایتالیا هنرش با دیگر هنرها درآمیخت و به تکوین شیوۀ باروک انجامید.
wikijoo: کاراوادجو،_میکل_آنجلو_(۱۵۷۳ـ۱۶۱۰)