دیکشنری
مترجم
بپرس
کار واپس انداخت
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کار واپس انداختن. [ پ َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) تسویف. کار واپس افکندن. تأخیر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها