کار بندنده

فرهنگ فارسی

( صفت ) بکار گیرنده کار فرما آمر : [ و نیز ظاهر شد که هر نفس را باجسم مخالفت است و تضادی نیست و بدانچه نفس کار بندد. جسم است و جسم از او شرف پذیر است ] . ( زاد المسافرین ۴۱٠ ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس