کار بر هم زدن. [ ب َ هََ زَ دَ] ( مص مرکب ) خراب کردن کار. ( آنندراج ) : دریاب که زد کار جهانی همه بر هم چشم توو عذرش همه این است که مستم.خواجه جمال الدین ( از آنندراج ).