کار بر سر افتادن. [ ب َ س َ اُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از پیش آمدن ( کار ). ( آنندراج ) : چنگیزنژادان را چون کار بر سر افتاد سستی نکرده پا قائم کردند. ( ملاطغرا در مرآة الفتوح ، از آنندراج ).