بدان کاردانی و کارآگهی
چو بنشست بر تخت شاهنشهی.
نظامی.
چه نیکو متاعی است کارآگهی کزین نقد عالم مبادا تهی.
نظامی.
|| انهاء. مخبری. مفتشی. جاسوسی. خبرآوری. کارآگاهی : چو فرغار برگشت و آمد براه
به کارآگهی شد به ایران سپاه.
فردوسی.
و رجوع به کارآگاهی شود.