کادح
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی کَادِحٌ: تلاشگری که به نفس نفس افتاده(کدح به معنای تلاش کردن ، و خسته شدن است . پس در این کلمه معنی سیر است و بعضی گفتهاند : کدح تلاش نفس است در انجام کاری تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد )
ریشه کلمه:
کدح (۲ بار)
. راغب کدح را سعی توأم با رنج گفته است در نهج البلاغه خطبه 127 فرموده: «وَ رُبَّ کادِحٍ خاسِرٌ» ای بسا رنجبر که زیانکار است منظور کسی است که فقط برای دنیا تلاش میکند. ضمیر «مُلاقیةِ» راجع است به «رَبِّکَ» گفتهاند تعدی با «اِلی» میفهماند که معنای سیر به کدح تضمین شده یعنی ای انسان تو توأم با تلاش و رنج به سوی پروردگارت روانی و او را ملاقات خواهی کرد پس از آن آمده «فَاَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ...» پس انسان اعم از نیکوکار و بدکار با یک زندگی پر تلاش و رنج به سوی خدایش روان است و عاقبت به راحتی یا عذاب خواهد رسید. این کلمه دوبار بیشتر در قرآن نیامده است.
ریشه کلمه:
کدح (۲ بار)
. راغب کدح را سعی توأم با رنج گفته است در نهج البلاغه خطبه 127 فرموده: «وَ رُبَّ کادِحٍ خاسِرٌ» ای بسا رنجبر که زیانکار است منظور کسی است که فقط برای دنیا تلاش میکند. ضمیر «مُلاقیةِ» راجع است به «رَبِّکَ» گفتهاند تعدی با «اِلی» میفهماند که معنای سیر به کدح تضمین شده یعنی ای انسان تو توأم با تلاش و رنج به سوی پروردگارت روانی و او را ملاقات خواهی کرد پس از آن آمده «فَاَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ...» پس انسان اعم از نیکوکار و بدکار با یک زندگی پر تلاش و رنج به سوی خدایش روان است و عاقبت به راحتی یا عذاب خواهد رسید. این کلمه دوبار بیشتر در قرآن نیامده است.
wikialkb: کَادِح
پیشنهاد کاربران
هوالعلیم
کادِح : تلاش نفس گیر کننده
کادِح : تلاش نفس گیر کننده