کاجکی. ( ق ) بمعنی کاشکی است مرکب از کاج و که = کی. ( آنندراج ) : که ای کاجکی دیده بودی مراکه یزدان رخ خود نمودی مرا.فردوسی.خردمندان پیشین راست گفتندمرا خود کاجکی مادر نزادی.سعدی.