کاجکی

لغت نامه دهخدا

کاجکی. ( ق ) بمعنی کاشکی است مرکب از کاج و که = کی. ( آنندراج ) :
که ای کاجکی دیده بودی مرا
که یزدان رخ خود نمودی مرا.
فردوسی.
خردمندان پیشین راست گفتند
مرا خود کاجکی مادر نزادی.
سعدی.

فرهنگ عمید

کاشکی.

پیشنهاد کاربران

بپرس