کاجستان

لغت نامه دهخدا

کاجستان. [ ج ِ ] ( اِ مرکب ) باغ کاج. زمینی که از او درختان کاج فراوان روییده باشد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زمینی که در آن درخت کاج فراوان روییده .
باغ کاج

فرهنگ عمید

جایی که در آن درختان کاج بسیار باشد.

پیشنهاد کاربران

جمله با کاجستان بگید
به جایی که پر از کاج باشد کاجستان گفته میشود
جایی که در آن کاج های زیادی رویی
مکانی که پر از کاج است.
ب چند درخت پیش هم کاجستان گفته میشود
باغی پر از کاج، محل کاج ها و. . .
خب این که معلومه
اگه چن تا کاج یه جا رشد کنن ، کاجستان تشکیل میشه 🙂😉
کاجستان به معنای جایی که درختان کاج زیادی داشته باشد
حتنالزخییحاخ
جایی که کاج در ان است
جای پر از کاج

به جایی که کاج های فراوان روییده را کاجستان می گویند
به دو کاج که باهم دوست هستند کاجستان می گویند
😁جایی که کاج های زیادی کنار هم روییده است😀
به جایی که از کاج پر باشه کاجستان می گویند😁

به جایی که درخت کاج نراوان روییده میشود

جایی که درخت کاج فراوان روییده باشد
زمینی که در آن کاج روییده
جای که پر از درخت است کاجستان گفته می شود
چند درخت کنار هم رشد کند. کاجستان می گویند
جایی است که درخت کاج بسیار زیاداست
محلی که در انجا درخت کاج فراوان است
به جایى که در آنجا خیلی کج رشد کرده است کاجستان می گو یند 🧐🧐🧐
به محلی که پر از کاج های زیبا و پر روییده باشد زیرا کاجستان می گویند
محلی که پر از کاج است.
یکی از درس های سال پنجم دبستان
به دو کاج پیش هم کاجستان گفته میشود🚥
❤چنددرخت که کنار هم رشد کنند
کاجستان می گویند ❤
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس