کاتمه

لغت نامه دهخدا

( کاتمة ) کاتمة. [ ت ِ م َ ] ( ع ص ) کاتم. رجوع به کاتم شود. کمان از چوب ناشکافته. کمان سوفار ناکرده. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس