کاتارها (Cathars)
(در لاتینیِ میانه به معنی «خالص») نام عمومی پیروان فرقه ای مسیحی متأثر از مانویت و معتقد به ثنویت شایعدر اروپای قرون وسطا. کاتارها در حدود قرن ۱۰م در بالکان پاگرفتند و در آن جا به بوگومیلها مشهور بودند. سپس به جنوب غربی اروپا راه یافتند و در آن جا با آلبیگاییان یکی شدند. در نیمۀ قرن ۱۴م دادگاه تفتیش عقاید گروهی از آن ها را نابود کرد و گروهی دیگر از آنان ناچار به فعالیت پنهانی شدند. کاتارها معتقد بودند که این دنیا زیر سلطۀ شیطان است و آدمیان، تجسمِ این جهانیِ ارواحی اند که با القای شیطان طغیان کرده و از بهشت رانده شده اند. پس از مرگ، روح به کالبدی دیگر، به شکل انسانی یا حیوانی، تناسخ می یابد مگر آن که به واسطۀ ایمانِ خالص با عیسی مسیح متحد شود. برای کسی که کاتار (خالص) شده است مرگ موجب رهایی، رؤیت خدا، و خلود در محضر عیسی می شود. تعمید روحانی (کنسولامنتوم)، برای علاج فاجعۀ هبوط، آیین اصلی کاتارها بود. روحِ نازلْ فارقلیط، شفیع یا روح القدس، بود و با دست گذاری به شخص منتقل می شد. مؤمنان فقط با هدایت مرشد کامل می توانستند به خدا نزدیک شوند. مرشد کامل در همۀ امور مطاعِ مطلق بود و در نهایت تقوا با تهذیب نفس و پارسایی زندگی می کرد. نیز ← آلبیگاییان
(در لاتینیِ میانه به معنی «خالص») نام عمومی پیروان فرقه ای مسیحی متأثر از مانویت و معتقد به ثنویت شایعدر اروپای قرون وسطا. کاتارها در حدود قرن ۱۰م در بالکان پاگرفتند و در آن جا به بوگومیلها مشهور بودند. سپس به جنوب غربی اروپا راه یافتند و در آن جا با آلبیگاییان یکی شدند. در نیمۀ قرن ۱۴م دادگاه تفتیش عقاید گروهی از آن ها را نابود کرد و گروهی دیگر از آنان ناچار به فعالیت پنهانی شدند. کاتارها معتقد بودند که این دنیا زیر سلطۀ شیطان است و آدمیان، تجسمِ این جهانیِ ارواحی اند که با القای شیطان طغیان کرده و از بهشت رانده شده اند. پس از مرگ، روح به کالبدی دیگر، به شکل انسانی یا حیوانی، تناسخ می یابد مگر آن که به واسطۀ ایمانِ خالص با عیسی مسیح متحد شود. برای کسی که کاتار (خالص) شده است مرگ موجب رهایی، رؤیت خدا، و خلود در محضر عیسی می شود. تعمید روحانی (کنسولامنتوم)، برای علاج فاجعۀ هبوط، آیین اصلی کاتارها بود. روحِ نازلْ فارقلیط، شفیع یا روح القدس، بود و با دست گذاری به شخص منتقل می شد. مؤمنان فقط با هدایت مرشد کامل می توانستند به خدا نزدیک شوند. مرشد کامل در همۀ امور مطاعِ مطلق بود و در نهایت تقوا با تهذیب نفس و پارسایی زندگی می کرد. نیز ← آلبیگاییان
wikijoo: کاتارها