کابینه
/kAbine/
مترادف کابینه: دولت، هیئت دولت، دفتر، آبریزگاه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - اطاق کار دفتر . ۲ - دبیر خانه دارالانشائ . یا رئیس کابینه . رئیس دفتر . ۳ - مجموع وزیران یک دولت هیئت دولت : [ غلت دیگر زد کابینه و شد توده برون صدر اعظم را میدان عمل یکسره شد ] . ( بهار ) یا کابین. وزیران ( وزرائ ) . ۴ - مستراح مبال .
دفتر هیات وزیران
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
کابینه (cabinet)
(در لغت، به معنی «اتاقی کوچک که حکایت از حفظ اسرار دارد») در سیاست، گروهی از وزیرانِ عهده دارِ بالاترین مقام های اجرایی کشور و تعیین کنندۀ خط مشی حکومت. در انگلستان، نظام کابینه از دورۀ خاندان استوارت در قرن۱۷م پاگرفت. در دورۀ سلطنت ویلیام سوم این رسم جاافتاد که شاه وزیران خود را از اعضای حزبی که در پارلمان اکثریت کرسی ها را در اختیار دارد انتخاب کند. در ایالات متحدۀ امریکا، برخلاف انگلستان، کابینه ابتکار قانون گذاری را در دست ندارد و اعضای آن، که رئیس جمهور آنان را به کار می گمارد، نباید عضو کنگره باشند. اصطلاح کابینه از ۱۷۹۳ در ایالات متحده رواج یافت. در ایران این اصطلاح ظاهراً بعد از انقلاب مشروطه رواج یافت و به آن «هیئت وزیران» هم می گویند.
(در لغت، به معنی «اتاقی کوچک که حکایت از حفظ اسرار دارد») در سیاست، گروهی از وزیرانِ عهده دارِ بالاترین مقام های اجرایی کشور و تعیین کنندۀ خط مشی حکومت. در انگلستان، نظام کابینه از دورۀ خاندان استوارت در قرن۱۷م پاگرفت. در دورۀ سلطنت ویلیام سوم این رسم جاافتاد که شاه وزیران خود را از اعضای حزبی که در پارلمان اکثریت کرسی ها را در اختیار دارد انتخاب کند. در ایالات متحدۀ امریکا، برخلاف انگلستان، کابینه ابتکار قانون گذاری را در دست ندارد و اعضای آن، که رئیس جمهور آنان را به کار می گمارد، نباید عضو کنگره باشند. اصطلاح کابینه از ۱۷۹۳ در ایالات متحده رواج یافت. در ایران این اصطلاح ظاهراً بعد از انقلاب مشروطه رواج یافت و به آن «هیئت وزیران» هم می گویند.
wikijoo: کابینه
مترادف ها
اطاقک، کابینه، قفسه، هیئت دولت، جعبه کشودار، هیئت وزرا
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
این واژ در پارسی دیوان بوده
دستگاه دیوانسالاری