کائید کلب علی

لغت نامه دهخدا

کائید کلب علی. [ ک َ ب ِ ع َ] ( اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد: در ناحیه بروجردکائید کلب علی نام شخص بی نام و نشان در آن اوان با جمعی از متجنده و اوباش یکدل و یک زبان گشته ، بتاخت و تاز محالات و نهب و غارت مسافرین دست تعدی از آستین بی قباحتی برآورده لوای شرارت و فساد در میدان بی شرمی برپا نموده چند صباحی از راه تهور و شجاعت خود را مشهور آفاق گردانید چنانچه جمعیت او در عرصه قلیل بده دوازده هزار سوار و پیاده رسید. سلیم خان افشار قرقلو که در آن اوان از جانب ابراهیم شاه به سرداری عراق مقرر بود با لشکر جرار بعزم تنبیه کائید مذکور وارد آن دیار و لازمه حزم و احتیاط به کار برده ، کائیدموصوف از راه جهالت و غرور متهورانه با جمعیت خود به مقابله پرداخت. بعد از صف آرائی ، کلب علی خود هم باچند نفر توسن جلادت را در میدان حرب بجولان درآورده از جانب سردار هم جمعی به میدان آمده حرب صعبی اتفاق افتاد که دوست و دشمن برکائید تحسین و آفرین کردند نزدیک به آن رسید که پای ثبات و قرار لشکر سردار از جا به در رود که گلوله ای به اسب کلب علی رسیده با اسب درغلطید. سردار با لشکر خود یکبار تکاورانگیز گشته تاخت بر او و لشکرش آورده کلب علی خود بقید کمند غازیان سردار گرفتار گردیده سپاه او که برهنه پایان وادی نادانی بودند قتیل سیف غازیان سردار و بقیةالسیف راه اوطان خود پیمودند. کلب علی مذکور را بنزد سردار برده همان وقت او را گردن زده به سرای عدم فرستادند. ( مجمل التواریخ تألیف گلستانه چ مدرس رضوی ص 124 ).

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

کائید به معنی بزرگ و با ابهت هست. . . . اسم خان و خوانین بزرگ . . . . کائید به مفنی بزرگمرد و دلیر و خان و فرمانده هست
ب معنی رهبر و خان و بزرگ است و کلب علی کائید از نوادگان کاد محسن است ک در چهار محال بختیاری زندگی میکردند و بعد ب روستای انوج نزدیکی بروجرد مهاجرت میکنند.

بپرس