کا
/kA/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - اسباب خانه لوازم سرای [ تو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کا ] . ( سنائی ) ۲ - مال التجاره متاع . ۳ - مهره های شطرنج : [ چو کا بر فراز عرصه چیدی عیان تا آخر بازی بدیدی ] . ( محمد عصار رشیدی ) یا آب کردن کا . زیادتر از ارزش قیمت چیزی را گفتن : [ بها کم است جگر گوشه های اشک مرا که گفته بود که کای خویش آب کنم ? ] ( نادم گینی ) یا کای بد بریش خاوند ( خداوند ) . متاعی که بسبب بدی خریدار ندارد درین هنگام این جمله را بر زبان رانند ( قیاس کنید مال بد بیخ ریش صاحبش ) .
امیر کابن ورداسف یکی از حکام غیر مستقل طبرستان ضعیف
فرهنگ معین
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
لگن خاصره
دانشنامه عمومی
کا (فرعون). کا یا سِخِم کا یا کا سِخِن فرعون در دوره پیش دودمانی است که در مصر علیا فرمانروایی می کرد. «کا» در آیین باستانی مصر به معنای بخشی از روح است.
کا در منطقه ابیدوس در پایان سده ۳۲م یا آغاز سده ۳۱م پیش از میلاد فرمانروایی می کرد. جسد او در ام القعاب به خاک سپرده شد. به احتمال زیاد او بلافاصله پس از ایری هور به پادشاهی رسید و پادشاه پس از او هم نارمر بوده است. او نخستین فرعون مصر است که بر روی چندین ظرف و صنایع دستی نشان سِرِخ خود را حکاکی کرده است.
کا در منطقه ابیدوس در پایان سده ۳۲م یا آغاز سده ۳۱م پیش از میلاد فرمانروایی می کرد. جسد او در ام القعاب به خاک سپرده شد. به احتمال زیاد او بلافاصله پس از ایری هور به پادشاهی رسید و پادشاه پس از او هم نارمر بوده است. او نخستین فرعون مصر است که بر روی چندین ظرف و صنایع دستی نشان سِرِخ خود را حکاکی کرده است.
wiki: کا (فرعون)
کا (کتاب جنگل). کا ( به انگلیسی: Kaa ) شخصیت داستانی از داستان های کتاب جنگل است که توسط رودیارد کیپلینگ نوشته شده است. کا یکی از مربیان و دوستان معتمد موگلی است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: کا (کتاب جنگل)
دانشنامه آزاد فارسی
کا (Ka)
در دین مصر باستان، نیروی حیاتی مردگان که کنار جسد مومیایی شدۀ آن ها در گور به سر می برد و اگر خانوادۀ متوفا معاشش را تأمین نمی کردند ازبین می رفت.
در دین مصر باستان، نیروی حیاتی مردگان که کنار جسد مومیایی شدۀ آن ها در گور به سر می برد و اگر خانوادۀ متوفا معاشش را تأمین نمی کردند ازبین می رفت.
wikijoo: کا
پیشنهاد کاربران
کا در زبان لکی نوعی پسوند برای نسبت است که به انتها کلمات می چسبد:
وه ماشینیکا چم: با ماشینی رفتم
هه ر مالیکا ئه رانم مه نیه:فقط خانه ایی برایم مانده
وه ماشینیکا چم: با ماشینی رفتم
هه ر مالیکا ئه رانم مه نیه:فقط خانه ایی برایم مانده
تو لحجه اصفهانی قلیظ پیدا میشه به معنی که هست
یکی کا اهل اصفهانه
یکی کا اهل اصفهانه
در گویش تاتی کا به شبیه، مثل، مانند گفته میشود.
کا مخفف کاکە در زبان کوردی هم جهت احترام و در معنی برادر بزرگ می باشد.
مانند : کا علی
مانند : کا علی
در لری کهگیلویه و بویراحمد همونطور که دوستان بختیاری اشاره کردن دقیقا به همون شکل بعنوان پیشوند اسمی افراد بزرگ و ریش سفید هست ،
مثل کا فریدون ، کا شهباز ، کا کشواد
و استفاده ی دیگه هم برای جمله های خطابی و خطاب قرار دادن دیگران هست ، دقیقا مثل داداش ، آقا ، جناب ، قربان و . . . در فارسی
... [مشاهده متن کامل]
مثلا در حال و احوالپرسی پسر ها و مرد ها در هر سنی به هم میگن "چیکِنی کا" یعنی چطوری آقا/برادر
و البته سایر انواع جمله ها ، مثل جملات دستوری:
"او پیلَه بنِه وُوچُو کا" : اون پول رو بزار اونجا برادر
مثل کا فریدون ، کا شهباز ، کا کشواد
و استفاده ی دیگه هم برای جمله های خطابی و خطاب قرار دادن دیگران هست ، دقیقا مثل داداش ، آقا ، جناب ، قربان و . . . در فارسی
... [مشاهده متن کامل]
مثلا در حال و احوالپرسی پسر ها و مرد ها در هر سنی به هم میگن "چیکِنی کا" یعنی چطوری آقا/برادر
و البته سایر انواع جمله ها ، مثل جملات دستوری:
"او پیلَه بنِه وُوچُو کا" : اون پول رو بزار اونجا برادر
معنای مختلفی داره
کردی کلهری کاکا پدر
در جای دیگر برادر بزرگ
پسر بزرگ طایفه میگن
لری دوستان اشاره داشتن
کا kکه دوستان ۱۰۰۰ گفتن پیشینه زیادی نداره
کردی کلهری کاکا پدر
در جای دیگر برادر بزرگ
پسر بزرگ طایفه میگن
لری دوستان اشاره داشتن
کا kکه دوستان ۱۰۰۰ گفتن پیشینه زیادی نداره
در لری بختیاری
کا: ریش سفید ( کسی که مورد احترام دیگران و سالمند تر هست ) ، لگن ( بدن )
کاس دِرَوُد: لگنش جابه جا شد / درآمد
کام اِشْکَست: لگنم شکست
کا: ریش سفید ( کسی که مورد احترام دیگران و سالمند تر هست ) ، لگن ( بدن )
کاس دِرَوُد: لگنش جابه جا شد / درآمد
کام اِشْکَست: لگنم شکست
پشتوین
ڪا مخفف هزارع
تو اینستاگرام هم زیاد مواجه میشیم باهاش
تو اینستاگرام هم زیاد مواجه میشیم باهاش
کا ( k ) : [ اصطلاح اینستا گرام ]هر ۱K، معادل عدد ۱۰۰۰ است. اینستاگرام در بسیاری مواقع برای ساده کردن اعداد بزرگ، از k ( به معنی کیلو ) استفاده می کند. با این اوصاف اگر می بینید که پیجی ۲۵k فالوور دارد، به این معناست که ۲۵ هزار نفر او را فالو کرده اند.
در جنوب فارس ( لار ) کا بمعنای کوه میباشد .
در جنوب فارس ( لار ) کا بمعنای کوه میباشد
ویتامین جدولی=کا
در گویش زبان بختیاری کا دارای چند معانی میباشد ویکی ازمعانی کا، بزرگ ، و معنی دیگر کا، لگن انسان است. برای مثال میگویند. فلانی کاس اشکست، یعنی لگن او شکست.
( کا ) در زبان عامیانه بعضی از شهرهای اصفهان به معنی ( که ) میباشد
مثال:من که نبودم، میشود من کا نبودم
مثال:من که نبودم، میشود من کا نبودم
کا ::در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ مرد
*ریش سفید*
*ریش سفید*
در زبان های ایرانی باستان مانند سانسکریت به مئنی ایزد ایزدان می باشد
در زبان لری بختیاری به معنی
بزرگ. ریش سفید .
کا اسمال
کا محمد
کاقلی
کا حسن
کا حسین
کا صفر
کامندنی
کادرویش
کا غلام
کا کریم
کا مرتضی
کا علی
بزرگ. ریش سفید .
کا اسمال
کا محمد
کاقلی
کا حسن
کا حسین
کا صفر
کامندنی
کادرویش
کا غلام
کا کریم
کا مرتضی
کا علی
کا. ( مازنی ) ، بازی .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)