ژوی

لغت نامه دهخدا

ژوی. ( اِخ ) ویکتور ژزف اتین. نام درام نویس فرانسوی. مولدژوی -آن ژُزا و وفات به سن ژرمن آن لی ( 1764-1846 م. ).

پیشنهاد کاربران

ژوی با کسره حرف ژ در زبان لری به صمغ خشک شده درخت کیکم گفته میشود که با زرده تخم مرغ مخلوط می کنند و از آن به عنوان سرشوی ضد ریزش مو استفاده میشود

بپرس