ژوپین زن

لغت نامه دهخدا

ژوپین زن. [ زَ ] ( نف مرکب ) آنکه ژوپین افکند. نیزه زن. رجوع به زوبین زن شود :
سپه بود بر میمنه چل هزار
سواران ژوپین زن و نیزه دار.
فردوسی.
راوت ( ؟ ) ژوپین زن خاراشکاف
پشت به پشت از پی روز مصاف.
امیرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنکه ژوپین افکند . نیزه زن .

پیشنهاد کاربران

بپرس