ژولین

لغت نامه دهخدا

ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) استانیسلاس. نام چین شناس فرانسوی. مولد اورلئان بسال 1799 و وفات در پاریس بسال 1873 م.

ژولین. [ی َ ] ( اِخ ) پیر. نام حجار و مجسمه ساز فرانسوی حجّارمجسمه لابنیوز متولد در سن پولین ( هُت لوآر ) بسال 1731 و متوفی بسال 1804 م.

ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) کنت. نام شخصیتی موهوم که گویند فرماندار آندالوزی بود. وی بر اثر حس کینه کشی در سال 711 م. مدخل اسپانیا را به روی مُرها بگشود.

ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) از قدیسین متولد به وین در دُفینه. وی بسال 304 م. در بریود به شهادت رسید. کلیسای «سن ژولین لوپور» در پاریس بنام او و ذکرانش 28 اوت است.

ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) ( قدیس ) نام رئیس اسقفهای تُلد ( طلیطله ) از 680 تا 690 م. متولد و متوفی در همان شهر ( 620-690 م. ). ذکران وی هشتم مارس است.

فرهنگ فارسی

نام رئیس اسقفهای تلد از ۶۸٠ تا ۶۹٠ میلادی . متولد و متوفی در همان شهر ( ۶۲٠ - ۶۹٠ میلادی ) . ذکران وی هشتم مارس است .

پیشنهاد کاربران

بپرس