ژوستین دوم یا یوستین دوم ( به لاتین: Flavius Iustinus Iunior Augustus، به یونانی: Φλάβιος Ἰουστίνος ὁ νεότερος ) ( درگذشتهٔ ۴ اکتبر ۵۷۸ ) ، امپراتور بیزانس از ۵۶۵ تا ۵۷۴ بود. او در ۵۷۲ به شاهنشاهی ساسانی حمله کرد اما ایرانیان نه تنها سپاهیان او را عقب راندند بلکه با پیشروی در خاک بیزانس قلعه دارا را نیز به اشغال خود درآوردند. ضربهٔ روحی ناشی از این شکست چنان بود که ژوستین به حال جنون افتاد و همسرش سوفیا و فرمانده اش تیبریوس به جای او ادارهٔ حکومت را در دست گرفتند.
... [مشاهده متن کامل]
ژوستین خواهرزاده و مشاور ژوستینیان یکم، امپراتور وقت بیزانس بود و پس از مرگ دایی اش در نوامبر ۵۶۵ با عنوان ژوستین دوم بر تخت امپراتوری روم شرقی نشست.
ژوستین حکومتش را با پرداخت بدهی های دولت، معافیت مالیات هایی که زمانشان سر رسیده بود و کاهش هزینه ها آغاز کرد. او همچنین برای مدتی در آغاز دوران حکومتش گرایش های مذهبی را آزاد گذاشت زیرا امیدوار بود بتواند با تشکیل اتحادیه ای از مسیحیان مونوفیزیت ( معتقد به تک ذاتی عیسی ) ، آنها را با کلیسای ارتودوکس متحد سازد. با این حال او در مارس ۵۷۱ به این بردباری مذهبی پایان داد و با تصویب فرمانی علیه مسیحیان مونوفیزیت دستور اعدام یا زندانی شدن آنها را صادر نمود.
ژوستین متحد فرانک ها در غرب امپراتوری بود با این حال او نتوانست جلوی ورود لومباردها را به ایتالیا در ۵۶۸ بگیرد و دیری نپایید که بخشی از آن سرزمین برای همیشه از دست رفت.
از سوی دیگر آوارها به طور مرتب با حملاتشان مزاحمت هایی را برای روم شرقی ایجاد می کردند و به همین منظور در زمان امپراتور ژوستینیان، او با دادن باج به آنها صلح را خریداری می نمود. اما ژوستین تمایلی به ادامهٔ این کار نداشت و هنگامی که آوارها از او درخواست خراج نمودند از این کار امتناع ورزید. در عوض او با ترکان غربی ساکن در آسیای مرکزی پیمان اتحاد بست تا بدین ترتیب برگ برنده ای در مقابله با آوارها و ایرانیان داشته باشد. اما علی رغم این موضوع ژوستین در لشگرکشیش علیه آوارها که منطقهٔ دانوب را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند موفق نبود و مجبور شذ تا در ۵۷۱ با آنان پای میز مذاکره بنشیند. سه سال بعد، عهدنامه ای بین دو طرف امضا شد که امپراتوری بیزانس را مکلف می نمود تا سالانه خراجی را به آوارها بپردازد.
امضای چنین عهدنامه ای خشم ترکان غربی را برانگیخت و در ۵۷۶ آنها نه تنها اتحاد خود با بیزانس را شکستند، بلکه حتی یکی از دژهای روم شرقی در کریمه را نیز به اشغال خود درآوردند.
... [مشاهده متن کامل]
ژوستین خواهرزاده و مشاور ژوستینیان یکم، امپراتور وقت بیزانس بود و پس از مرگ دایی اش در نوامبر ۵۶۵ با عنوان ژوستین دوم بر تخت امپراتوری روم شرقی نشست.
ژوستین حکومتش را با پرداخت بدهی های دولت، معافیت مالیات هایی که زمانشان سر رسیده بود و کاهش هزینه ها آغاز کرد. او همچنین برای مدتی در آغاز دوران حکومتش گرایش های مذهبی را آزاد گذاشت زیرا امیدوار بود بتواند با تشکیل اتحادیه ای از مسیحیان مونوفیزیت ( معتقد به تک ذاتی عیسی ) ، آنها را با کلیسای ارتودوکس متحد سازد. با این حال او در مارس ۵۷۱ به این بردباری مذهبی پایان داد و با تصویب فرمانی علیه مسیحیان مونوفیزیت دستور اعدام یا زندانی شدن آنها را صادر نمود.
ژوستین متحد فرانک ها در غرب امپراتوری بود با این حال او نتوانست جلوی ورود لومباردها را به ایتالیا در ۵۶۸ بگیرد و دیری نپایید که بخشی از آن سرزمین برای همیشه از دست رفت.
از سوی دیگر آوارها به طور مرتب با حملاتشان مزاحمت هایی را برای روم شرقی ایجاد می کردند و به همین منظور در زمان امپراتور ژوستینیان، او با دادن باج به آنها صلح را خریداری می نمود. اما ژوستین تمایلی به ادامهٔ این کار نداشت و هنگامی که آوارها از او درخواست خراج نمودند از این کار امتناع ورزید. در عوض او با ترکان غربی ساکن در آسیای مرکزی پیمان اتحاد بست تا بدین ترتیب برگ برنده ای در مقابله با آوارها و ایرانیان داشته باشد. اما علی رغم این موضوع ژوستین در لشگرکشیش علیه آوارها که منطقهٔ دانوب را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند موفق نبود و مجبور شذ تا در ۵۷۱ با آنان پای میز مذاکره بنشیند. سه سال بعد، عهدنامه ای بین دو طرف امضا شد که امپراتوری بیزانس را مکلف می نمود تا سالانه خراجی را به آوارها بپردازد.
امضای چنین عهدنامه ای خشم ترکان غربی را برانگیخت و در ۵۷۶ آنها نه تنها اتحاد خود با بیزانس را شکستند، بلکه حتی یکی از دژهای روم شرقی در کریمه را نیز به اشغال خود درآوردند.