ژوست

لغت نامه دهخدا

ژوست. ( اِخ ) ( قدیس ) نام یکی از شهدای اسپانیا درحدود قرن چهارم میلادی. ذکران او روز ششم اوت است.

ژوست. ( اِخ ) نام خانواده حجاران بومی حوالی فلورانس. آنها پس از جنگهای ایتالیا به تورن آمدند. ژان و آنتوان ژوست مشهورترین افراد آنانند که مقبره لوئی دوازدهم را در سن -دنیس حجاری کردند. آنان را لِه بتی نیز گویند.

فرهنگ فارسی

نام رستاقی از رساتیق سیستان . و آن شاید همان ژشت باشد که از نواحی زرنگ است و در تاریخ و حواشی بیهقی ضبط شده است و در الریخ هرات و حواشی بیهقی ضبط شده است و بلاذری در فتوح البلدان آنرا زوشت ضبط کرده است و گوید : از کر کویه بسوی زرنج رفت و از هندمند عبور کرد و از وادی نوق گدشته به زوشت رفت بر سه میلی زرنج .

پیشنهاد کاربران


، ژوست هممانند این است که کاری یا حر فه ای درِش هماهنگی باشد
این واژه در برنامه های استعدادیابی به خاطر هماهنگی در اجرای گروه ها استفاده میشود🙆
لغت ژوست ریشه فرانسوی دارد. ارتعاشهای بوجود آمده نتی بوسیله ساز ویا حنجره انسان چنانچه منطبق با فرکانس آن نت باشند را صدای ژوست گویند.

بپرس