ژورژه لیال آمادو دِ فاریا ( به پرتغالی برزیل: Jorge Leal Amado de Faria ) ( زادهٔ ۱۰ اوت ۱۹۱۲ در ایتابونا، باهیا، برزیل – درگذشتهٔ ۶ اوت ۲۰۰۱ در سالوادور، باهیا، برزیل ) رمان نویس برزیلی است که بیشتر به خاطر نوشتن آثاری در شرح زندگی مردم زادگاهش، استان باهیای برزیل، مشهور است.
... [مشاهده متن کامل]
آمادو، در شهر باهیا در شمال شرق برزیل، متولد شد؛ شهری که با فرهنگ، موسیقی و اعتقادات مذهبی اش تأثیری عمیق بر بردگان آفریقایی ساکن کشورش داشت. او در کتاب هایش این میراث آفریقایی برزیلی را ثبت کرده و به ترکیب نژادهایی که هویت مردم شناسانهٔ کشورش را تعیین می کنند به عنوان عاملی مثبت، توجه کرده است.
آمادو، نخستین رمانش را سال ۱۹۳۱ نوشت؛ اما تا پایان این دهه، داستان های کوتاهش در فرانسه منتشر می شد. این موفقیت او در کشورهای دیگر بخشی به دلیل توانایی سیاسی اوست. او کمونیست بود و این مسئله کمک می کرد تا آثارش در اتحاد جماهیر شوروی منتشر شود و به دیگر کشورهای پشت پردهٔ آهنین راه یابد. اما همین عقاید سیاسی موجب شد تا در سال ۱۹۴۷ از کشورش تبعید شود. او به عنوان نمایندهٔ مجلس انتخاب شده بود و حزب کمونیست برزیل را پشت سرش داشت، با این حال، مجبور شد پنج سال در پاریس و چکسلواکی زندگی کند. او از این فرصت استفاده کرد و همراه همسرش با چهره های برجستهٔ منتقدی چون پابلو پیکاسو، ژان پل سارتر و سیمون دوبوار ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل کتاب های اولیهٔ او بیشتر بر بی عدالتی اجتماعی تکیه دارد و از دیدگاه های سیاسی او تأثیر گرفت است. او نخستین کتاب برزیلی را که شخصیت اصلی آن یک سیاهپوست بود، در دههٔ ۱۹۳۰ نوشت و پس از آن فرودستان اجتماعی را در کتاب هایش زنده کرد.
در دههٔ ۱۹۵۰ پس از این که دنیا از جنایت های ژوزف استالین رهبر شوروی آگاه شد، او از فعالیت سیاسی کناره گیری کرد و مسیری جدید در نویسندگی در پیش گرفت و به جای توجه به ایدئولوژی بیشتر نگاه طنزآمیز را در پیش گرفت.
ژورژه آمادو نویسندهٔ برزیلی در آثارش با نگاه دقیق به زندگی ثروتمندان و فقیران کشورش، برزیلی های سیاهپوست و دورگه ها، بچه های خیابانی، ماهیگیران، مهاجران، زنان و مردان کارگر و آن هایی که این افراد را به کار می گرفتند، فرهنگ کشورش را ثبت کرده است. او زمانی گفته بود: «هیچ توهمی دربارهٔ اهمیت آثارم ندارم، اما این آثار اگر ارزشی داشته باشند برای انعکاس واقعی زندگی مردم برزیل است». آمادو با خلق شخصیت های آثارش روح مردم کشورش را به تسخیر درآورد و با ترجمهٔ آثارش به ۴۹ زبان در ۵۵ کشور جهان، فرهنگ برزیل را به نقاط مختلف جهان برد.
... [مشاهده متن کامل]
آمادو، در شهر باهیا در شمال شرق برزیل، متولد شد؛ شهری که با فرهنگ، موسیقی و اعتقادات مذهبی اش تأثیری عمیق بر بردگان آفریقایی ساکن کشورش داشت. او در کتاب هایش این میراث آفریقایی برزیلی را ثبت کرده و به ترکیب نژادهایی که هویت مردم شناسانهٔ کشورش را تعیین می کنند به عنوان عاملی مثبت، توجه کرده است.
آمادو، نخستین رمانش را سال ۱۹۳۱ نوشت؛ اما تا پایان این دهه، داستان های کوتاهش در فرانسه منتشر می شد. این موفقیت او در کشورهای دیگر بخشی به دلیل توانایی سیاسی اوست. او کمونیست بود و این مسئله کمک می کرد تا آثارش در اتحاد جماهیر شوروی منتشر شود و به دیگر کشورهای پشت پردهٔ آهنین راه یابد. اما همین عقاید سیاسی موجب شد تا در سال ۱۹۴۷ از کشورش تبعید شود. او به عنوان نمایندهٔ مجلس انتخاب شده بود و حزب کمونیست برزیل را پشت سرش داشت، با این حال، مجبور شد پنج سال در پاریس و چکسلواکی زندگی کند. او از این فرصت استفاده کرد و همراه همسرش با چهره های برجستهٔ منتقدی چون پابلو پیکاسو، ژان پل سارتر و سیمون دوبوار ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل کتاب های اولیهٔ او بیشتر بر بی عدالتی اجتماعی تکیه دارد و از دیدگاه های سیاسی او تأثیر گرفت است. او نخستین کتاب برزیلی را که شخصیت اصلی آن یک سیاهپوست بود، در دههٔ ۱۹۳۰ نوشت و پس از آن فرودستان اجتماعی را در کتاب هایش زنده کرد.
در دههٔ ۱۹۵۰ پس از این که دنیا از جنایت های ژوزف استالین رهبر شوروی آگاه شد، او از فعالیت سیاسی کناره گیری کرد و مسیری جدید در نویسندگی در پیش گرفت و به جای توجه به ایدئولوژی بیشتر نگاه طنزآمیز را در پیش گرفت.
ژورژه آمادو نویسندهٔ برزیلی در آثارش با نگاه دقیق به زندگی ثروتمندان و فقیران کشورش، برزیلی های سیاهپوست و دورگه ها، بچه های خیابانی، ماهیگیران، مهاجران، زنان و مردان کارگر و آن هایی که این افراد را به کار می گرفتند، فرهنگ کشورش را ثبت کرده است. او زمانی گفته بود: «هیچ توهمی دربارهٔ اهمیت آثارم ندارم، اما این آثار اگر ارزشی داشته باشند برای انعکاس واقعی زندگی مردم برزیل است». آمادو با خلق شخصیت های آثارش روح مردم کشورش را به تسخیر درآورد و با ترجمهٔ آثارش به ۴۹ زبان در ۵۵ کشور جهان، فرهنگ برزیل را به نقاط مختلف جهان برد.