ژو باختری ( به چینی: 西周؛ ۱۰۴۵–۷۷۱ پیش از میلاد ) ؛ بخش نخست دودمان ژو در چین باستان بود. ژو باختری با پیروزی پادشاه وو ژو بر دودمان شانگ در نبرد مویه آغاز گردید و با یورش و غارت قبایل چوان رونگ به پایتخت ژو، هائوجینگ، و کشتن پادشاه یو ژو به پایان رسید.
دولت آغازین ژو باختری[ ۱] حدود هفتاد و پنج سال موفق بود و سپس به آرامی قدرت خود را از دست داد. سرزمین های سابق شانگ به زمینداران موروثی تقسیم شد که بسیار از پادشاه مستقل شدند. در سال ۷۷۱ پ. م، مردم ژو از دره رودخانه وی بیرون رانده شدند. پس از آن قدرت واقعی در دست کسانی بود که در ظاهر دست نشاندگان و زیردستان پادشاه بودند.
اسناد کمی از این دوره آغازین باقی مانده است و گزارش های مربوط به دوره ژو باختری کمی فراتر از فهرستی از پادشاهان بدون تاریخ مشخص است. پادشاه وو دو یا سه سال پس از فتح شانگ درگذشت. از آنجایی که پسرش، پادشاه چنگ ژو، جوان بود، برادرش، حاکم ژو جی دان، به عنوان نایب السلطنه به پادشاه جوان و بی تجربه کمک کرد. برادران دیگر وو ( شو دو سای، گوان شو و هوو شو ) که نگران قدرت رو به رشد حاکم ژو بودند، در شورش سه نگهبان با وو گنگ و دیگر حاکمان منطقه ای و بقایای شانگ اتحاد تشکیل دادند. حاکم ژو این شورش را خنثی کرد و قلمروهای بیشتری را فتح کرد تا مردم بیش تری تحت حکومت ژو قرار گیرند. [ ۲] [ ۳]
حاکم ژو اصول فرمان آسمان را برای مقابله با ادعاهای شانگ در مورد حق الاهی حاکمیت استفاده کرد و لوئویانگ را به عنوان پایتخت خاوری تأسیس کرد. با سیستم فئودالی فنگ شیان، اقوام پادشاه و سرداران در شرق، از جمله لوئویانگ، جین، یینگ، لو، چی و یان، مالک زمین شدند. این امر برای حفظ اقتدار ژو طراحی شده بود، زیرا باعث افزایش قلمرو ژو می شد، ولی با تضعیف دودمان ژوب سیاری از این ها تبدیل به ایالت های بزرگ وقدرتمند شدند. به نظر می رسد پس از کناره گیری حاکم ژو از مقام نایب السلطنه، باقیمانده سلطنت چنگ و پسرش کانگ ژو سرشار از صلح و برکت بوده است.
چهارمین پادشاه، پادشاه ژائو ژو، ارتشی را به جنوب علیه چو رهبری کرد و به همراه بخش بزرگی از ارتش ژو کشته شد. پنجمین پادشاه، پادشاه مو ژو به خاطر دیدار افسانه ای خود با مادر باستانی بی حد و حصر به یاد می آید. قلمرو جنوب شرقی را شو رونگ فتح کرد. به نظر می رسد که پادشاهی در طول سلطنت طولانی مو ضعیف شده است، احتمالاً به این دلیل که روابط خانوادگی بین پادشاهان ژو و حاکمان منطقه ها در طول نسل ها کم رنگ تر شده است، به طوری که زمیندارانی که در ابتدا برادران سلطنتی بودند، اکنون پسرعموهای دور شده بودند. نواحی دور نیز قدرت و اعتبار محلی خود را برابر با قدرت و اعتبار خانواده سلطنتی ژو توسعه داده بودند. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدولت آغازین ژو باختری[ ۱] حدود هفتاد و پنج سال موفق بود و سپس به آرامی قدرت خود را از دست داد. سرزمین های سابق شانگ به زمینداران موروثی تقسیم شد که بسیار از پادشاه مستقل شدند. در سال ۷۷۱ پ. م، مردم ژو از دره رودخانه وی بیرون رانده شدند. پس از آن قدرت واقعی در دست کسانی بود که در ظاهر دست نشاندگان و زیردستان پادشاه بودند.
اسناد کمی از این دوره آغازین باقی مانده است و گزارش های مربوط به دوره ژو باختری کمی فراتر از فهرستی از پادشاهان بدون تاریخ مشخص است. پادشاه وو دو یا سه سال پس از فتح شانگ درگذشت. از آنجایی که پسرش، پادشاه چنگ ژو، جوان بود، برادرش، حاکم ژو جی دان، به عنوان نایب السلطنه به پادشاه جوان و بی تجربه کمک کرد. برادران دیگر وو ( شو دو سای، گوان شو و هوو شو ) که نگران قدرت رو به رشد حاکم ژو بودند، در شورش سه نگهبان با وو گنگ و دیگر حاکمان منطقه ای و بقایای شانگ اتحاد تشکیل دادند. حاکم ژو این شورش را خنثی کرد و قلمروهای بیشتری را فتح کرد تا مردم بیش تری تحت حکومت ژو قرار گیرند. [ ۲] [ ۳]
حاکم ژو اصول فرمان آسمان را برای مقابله با ادعاهای شانگ در مورد حق الاهی حاکمیت استفاده کرد و لوئویانگ را به عنوان پایتخت خاوری تأسیس کرد. با سیستم فئودالی فنگ شیان، اقوام پادشاه و سرداران در شرق، از جمله لوئویانگ، جین، یینگ، لو، چی و یان، مالک زمین شدند. این امر برای حفظ اقتدار ژو طراحی شده بود، زیرا باعث افزایش قلمرو ژو می شد، ولی با تضعیف دودمان ژوب سیاری از این ها تبدیل به ایالت های بزرگ وقدرتمند شدند. به نظر می رسد پس از کناره گیری حاکم ژو از مقام نایب السلطنه، باقیمانده سلطنت چنگ و پسرش کانگ ژو سرشار از صلح و برکت بوده است.
چهارمین پادشاه، پادشاه ژائو ژو، ارتشی را به جنوب علیه چو رهبری کرد و به همراه بخش بزرگی از ارتش ژو کشته شد. پنجمین پادشاه، پادشاه مو ژو به خاطر دیدار افسانه ای خود با مادر باستانی بی حد و حصر به یاد می آید. قلمرو جنوب شرقی را شو رونگ فتح کرد. به نظر می رسد که پادشاهی در طول سلطنت طولانی مو ضعیف شده است، احتمالاً به این دلیل که روابط خانوادگی بین پادشاهان ژو و حاکمان منطقه ها در طول نسل ها کم رنگ تر شده است، به طوری که زمیندارانی که در ابتدا برادران سلطنتی بودند، اکنون پسرعموهای دور شده بودند. نواحی دور نیز قدرت و اعتبار محلی خود را برابر با قدرت و اعتبار خانواده سلطنتی ژو توسعه داده بودند. [ ۴]
wiki: ژو باختری