لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) نبوغ استعداد . ۲ - ( صفت ) نابغه داهیه .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) نابغه، بسیارباهوش.
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
استعداد، نعمت خدا داده، خوش طبعی، ژنی، درون داشت
استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد
جهاز، کابین، جهیزیه، مهریه، جهیز، ژنی
استعداد، خوش طبعی، ژنی، دماغ، نابغه، نبوغ
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نبوغ
فراست