ژُنِه، ژان (۱۹۱۰ـ۱۹۸۶)(Genet, Jean)
ژُنِه، ژان
نمایش نامه نویس، رمان نویس، و شاعر فرانسوی. زندگی پرتلاطم او و نخستین سال هایی که در زندان سپری شدند در نمایش هایش بازتاب یافته اند. مشخصۀ آن ها آیین، نقش گزاری، و توهّماند و در آن ها شخصیت ها به ارائه نمایش تخیلات عجیب و خشن خود می پردازند. نمایش نامه هایش عبارت اند از کُلفت ها(۱۹۴۷)، بالکن(۱۹۵۷)، و دو نمایش نامۀ دیگر سیاهان(۱۹۵۹) و پرده ها (پاراوان ها)(۱۹۶۱)، که به اوضاع الجزایر می پردازند. ازجمله رمان های اوست: گُلبانوی ما(۱۹۴۴) و مُعجزۀ گل سرخ(۱۹۴۶) که دنیایی از تبهکاری و شهوت همجنس بازی را ترسیم می کنند. آثار ژُنه پیوند هایی با نظریه های آنتونن آرتو، تئاتر پوچی(← تئاتر پوچی)، و مکتبِ اصالتِ وجود (اگزیستانسیالیسم) ژان پل سارتر، فیلسوفِ فرانسوی، دارند، گرچه او آن عناصر را با مقصود و سبکِ بی مانند خود همساز می کند. نخستین نمایش نامه اش، نظاره گرِ مرگ(۱۹۴۷)، به کاوش در روابط شهوانی میان زندانیان همجنس باز می پردازد. سپس کُلفت ها انتشار یافت که نخستین نمایش نامۀ او بود که به اجرا درآمد. این اثر از دو خواهر سخن می گوید که قتل بانوی خود را در واقعیت و در نمایش، هردو، اجرا می کنند. عنصر آیین و کلنجاررفتن با دنیای پوچی از رویاها و تخیلات که در هر دو این نمایش نامه ها مشهودند، در بالکن، سیاهان، و پرده ها حتّی بیشتر به چشم می خورند. در این نمایش نامه ها، واقعیت، رویا و فانتزی به گونه ای نامشخص جلوه می کنند و آدم ها موجوداتی عمیقاً منزوی و از خودبیگانه نشان داده می شوند که جست وجوی آنان برای واقعیت و معنای «غایی» نومید کُننده است.
ژُنِه، ژان
نمایش نامه نویس، رمان نویس، و شاعر فرانسوی. زندگی پرتلاطم او و نخستین سال هایی که در زندان سپری شدند در نمایش هایش بازتاب یافته اند. مشخصۀ آن ها آیین، نقش گزاری، و توهّماند و در آن ها شخصیت ها به ارائه نمایش تخیلات عجیب و خشن خود می پردازند. نمایش نامه هایش عبارت اند از کُلفت ها(۱۹۴۷)، بالکن(۱۹۵۷)، و دو نمایش نامۀ دیگر سیاهان(۱۹۵۹) و پرده ها (پاراوان ها)(۱۹۶۱)، که به اوضاع الجزایر می پردازند. ازجمله رمان های اوست: گُلبانوی ما(۱۹۴۴) و مُعجزۀ گل سرخ(۱۹۴۶) که دنیایی از تبهکاری و شهوت همجنس بازی را ترسیم می کنند. آثار ژُنه پیوند هایی با نظریه های آنتونن آرتو، تئاتر پوچی(← تئاتر پوچی)، و مکتبِ اصالتِ وجود (اگزیستانسیالیسم) ژان پل سارتر، فیلسوفِ فرانسوی، دارند، گرچه او آن عناصر را با مقصود و سبکِ بی مانند خود همساز می کند. نخستین نمایش نامه اش، نظاره گرِ مرگ(۱۹۴۷)، به کاوش در روابط شهوانی میان زندانیان همجنس باز می پردازد. سپس کُلفت ها انتشار یافت که نخستین نمایش نامۀ او بود که به اجرا درآمد. این اثر از دو خواهر سخن می گوید که قتل بانوی خود را در واقعیت و در نمایش، هردو، اجرا می کنند. عنصر آیین و کلنجاررفتن با دنیای پوچی از رویاها و تخیلات که در هر دو این نمایش نامه ها مشهودند، در بالکن، سیاهان، و پرده ها حتّی بیشتر به چشم می خورند. در این نمایش نامه ها، واقعیت، رویا و فانتزی به گونه ای نامشخص جلوه می کنند و آدم ها موجوداتی عمیقاً منزوی و از خودبیگانه نشان داده می شوند که جست وجوی آنان برای واقعیت و معنای «غایی» نومید کُننده است.
wikijoo: ژنه،_ژان_(۱۹۱۰ـ۱۹۸۶)