ژنسن

لغت نامه دهخدا

ژنسن. [ ژُ س ُ ] ( اِخ ) جانسن. اندریو. نام رئیس جمهوری اتازونی در سال 1865 م. وی پس از کشته شدن لینکلن به مقام ریاست جمهور رسید ( 1808-1875 م. ).

ژنسن. [ ژُ س ُ ] ( اِخ ) جانسن. بنژامن. نام یکی از بهترین شعرای درام نویس انگلیس. مولد وِستمینستر بسال 1572 یا 1573و وفات بسال 1637 م. وی را بِن ژنسن نیز میگفتند.

ژنسن. [ ژُ س ُ ] ( اِخ ) جانسن. سموئل. نام نویسنده و نقّاد انگلیسی متولد در لیشفیلد و متوفی در لندن ( 1709-1784 م. ). مؤلف کتاب تذکره زندگانی شعرای انگلیس.

پیشنهاد کاربران

بپرس