ژزف

لغت نامه دهخدا

ژزف. [ ژُ زِ] ( اِخ ) آرشیدوک و پالاتن ِ اتریش پسر لئوپلد دوّم. مولد فلورانس بسال 1776 و وفات در پست بسال 1872 م.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام رئیس سرخ پوستان قبیله هندیان «نزپرسه » مولد بسال 1831 و وفات در واشنگتن بسال 1904 م. او را ناپلئون هندیان می گفتند.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام آرشیدوک اتریش. مولد بسال 1872 م. وی در جنگ بین المللی نخستین شرکت داشته است.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) شارل لوئی. نام آرشیدوک و زبانشناس مجارستانی. مولد بسال 1833 و وفات بسال 1905 م. در فیوم.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) فرانسوا لوکلرک دوترامبلی ، مشهور به لوپر. نام راهب و سیاستمدار فرانسوی ملقب به امینانس گریز پسر بزرگ ژان دوترامبلی. مولد سال 1577 در پاریس و وفات بسال 1638 م.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) فردریک اِرنست ژرژ شارل. نام دوک ِ «ساکس -آلتنبورگ ». مولد بسال 1789 و وفات در آلتنبورگ بسال 1868 م.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) لوروآ. رجوع به بناپارت شود.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) یوسف. رجوع به یوسف پسر یعقوب پیغمبر شود.

ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام جاثلیقی بعهد خسرواول ، انوشیروان. ( ایران در زمان ساسانیان ص 299 ).

فرهنگ فارسی

ژزف اول .امپراتور رومی آلمان پسر بزرگ لئوپلد اول (و.وینه ۱۶۷۸- ف.ایضا ۱۷۱۱م. ) وی از سال ۱۷٠۵ تا سال ۱۷۱۱م.سلطنت کرده .یا ژزف دوم . (و.وینه ۱۷۴۱- ف.۱۷۹٠م. ) امپراتور آلمان از( ۱۷۶۵تا ۱۷۹٠م. ) وی پسر فرانسوای اول و ماری ترز است .وی پادشاهی مستبد و در عین حال روشن فکر و به افکار فلسفی قر.۱۸ م.علاقمند بود و اصلاحاتی در کشور خود بعمل آورد که چون محیط مساعد نبود بشکست منتهی شد .
نام جاثقلی بعهد خسرو اول انوشیروان .

پیشنهاد کاربران

بپرس