ژزف
لغت نامه دهخدا
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام رئیس سرخ پوستان قبیله هندیان «نزپرسه » مولد بسال 1831 و وفات در واشنگتن بسال 1904 م. او را ناپلئون هندیان می گفتند.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام آرشیدوک اتریش. مولد بسال 1872 م. وی در جنگ بین المللی نخستین شرکت داشته است.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) شارل لوئی. نام آرشیدوک و زبانشناس مجارستانی. مولد بسال 1833 و وفات بسال 1905 م. در فیوم.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) فرانسوا لوکلرک دوترامبلی ، مشهور به لوپر. نام راهب و سیاستمدار فرانسوی ملقب به امینانس گریز پسر بزرگ ژان دوترامبلی. مولد سال 1577 در پاریس و وفات بسال 1638 م.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) فردریک اِرنست ژرژ شارل. نام دوک ِ «ساکس -آلتنبورگ ». مولد بسال 1789 و وفات در آلتنبورگ بسال 1868 م.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) لوروآ. رجوع به بناپارت شود.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) یوسف. رجوع به یوسف پسر یعقوب پیغمبر شود.
ژزف. [ ژُ زِ ] ( اِخ ) نام جاثلیقی بعهد خسرواول ، انوشیروان. ( ایران در زمان ساسانیان ص 299 ).
فرهنگ فارسی
نام جاثقلی بعهد خسرو اول انوشیروان .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید