ژرژ فرانژو ( به فرانسوی: Georges Franju ) فیلمساز فرانسوی[ ۴] که بیشتر برای ساخت فیلم های کوتاه مستند شناخته می شود.
فرانژو از سال ۱۹۳۷ با ساختن فیلم های غیرحرفه ای و شانزده میلی متری با همکاری هانری لانگلوا در سینما فعالیت داشت. خون حیوانات ( ۱۹۴۹ ) ، نخستین فیلم مهم او، مستندی کوتاه، خشن و تصویرگرایانه است که فعالیت روزانهٔ یک کشتارگاه در یکی از حومه های خلوت پاریس را نشان می دهد و سلاخی ها طوری تنظیم شده اند که فجایع اردوگاه های مرگ نازی را تداعی می کنند.
در فیلم گذری و نظری به لُرَن ( ۱۹۵۰ ) به کارخانهٔ فولادسازی همان منطقهٔ آرام پرداخته و چنان است که گوئی کوره های ذوب فلز زندگی مردانی را که در آن کار می کنند به کام خود می کشند. فرانژو در فیلم هتل اَنوَلید، که احتمالاً بهترین فیلم او است، روایتی خیره کننده از موزهٔ جنگِ فرانسه را به تصویر کشیده و این نمایشگاهِ مصائب انسان را به ادعانامه ای ضدجنگ بدل کرده است. او در این فیلم اسطورهٔ قهرمانی و شکوهِ تناقض آمیز یادگارهای این موزه را، که به زیارتگاهی بدل شده است، زیر سؤال می برد.
مستندهای کوتاه و مهم دیگر فرانژو ملی یس کبیر ( ۱۹۵۲ ) و آقا و خانم کوری ( ۱۹۵۳ ) - بزرگداشت پیشاهنگ های سینما و علمِ مدرن هستند. فرانژو در سال ۱۹۵۸ نخستین فیلم داستانی خود، کوبیدنِ سر بر دیوارها ( نام انگلیسی، حافظان ) ، را ساخت که روایتی نیمه مستند و نیمه سوروئالیستی است از مردی عاقل که به تیمارستان برده می شود؛ این فیلم را غالباً پیشقراول موج نوی فرانسه شناخته اند. فیلم داستانیِ دیگر او، که در گونهٔ سینمای وحشت ساخته شده، چشمان بدون چهره ( ۱۹۵۹ ) ؛ در آمریکا دوباره تدوین و دوبله شد و به نام اتاق ترسناک دکتر فاستوس پخش شد. داستان دکتر دیوانه ای است که دختران جوان را می دزدد تا چهره هایشان را بر چهرهٔ دختر زشت منظرِ خود پیوند زند. فیلم جنایتکار در زیر نور ( ۱۹۶۱ ) او یک تریلر فضاسازانه است که از رمان بوالو و نارسیاک اقتباس شده است. دو فیلم بعدی فرانژو از رمان های فرانسوا موریاک اقتباس شده اند: تِرز دِکرو ( ۱۹۶۲ ) و ژودِکس ( ۱۹۶۳ ) . فیلم اخیر یادبودی است از سریال دوازده قسمتی لوئی فویاد در ۱۹۱۶.
ژرژ فرانژو پنج فیلم داستانی دیگر نیز ساخت که عبارتند از: توماس طرّار ( ۱۹۶۵ ) ، پرده های سفید ( ۱۹۶۶ ) ، مارسل اَلَن ( ۱۹۶۶ ) ، خطای آبه موره ( ۱۹۷۰ ) و مرد بدون چهره ( ۱۹۷۴ ) ، که همگی به استثناء یکی از آثار ادبیِ مصور هستند و ارتباط اندکی با سینمای موج نو دارند، سینمائی که فرانژو خود با مستندهایش منادی آن بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففرانژو از سال ۱۹۳۷ با ساختن فیلم های غیرحرفه ای و شانزده میلی متری با همکاری هانری لانگلوا در سینما فعالیت داشت. خون حیوانات ( ۱۹۴۹ ) ، نخستین فیلم مهم او، مستندی کوتاه، خشن و تصویرگرایانه است که فعالیت روزانهٔ یک کشتارگاه در یکی از حومه های خلوت پاریس را نشان می دهد و سلاخی ها طوری تنظیم شده اند که فجایع اردوگاه های مرگ نازی را تداعی می کنند.
در فیلم گذری و نظری به لُرَن ( ۱۹۵۰ ) به کارخانهٔ فولادسازی همان منطقهٔ آرام پرداخته و چنان است که گوئی کوره های ذوب فلز زندگی مردانی را که در آن کار می کنند به کام خود می کشند. فرانژو در فیلم هتل اَنوَلید، که احتمالاً بهترین فیلم او است، روایتی خیره کننده از موزهٔ جنگِ فرانسه را به تصویر کشیده و این نمایشگاهِ مصائب انسان را به ادعانامه ای ضدجنگ بدل کرده است. او در این فیلم اسطورهٔ قهرمانی و شکوهِ تناقض آمیز یادگارهای این موزه را، که به زیارتگاهی بدل شده است، زیر سؤال می برد.
مستندهای کوتاه و مهم دیگر فرانژو ملی یس کبیر ( ۱۹۵۲ ) و آقا و خانم کوری ( ۱۹۵۳ ) - بزرگداشت پیشاهنگ های سینما و علمِ مدرن هستند. فرانژو در سال ۱۹۵۸ نخستین فیلم داستانی خود، کوبیدنِ سر بر دیوارها ( نام انگلیسی، حافظان ) ، را ساخت که روایتی نیمه مستند و نیمه سوروئالیستی است از مردی عاقل که به تیمارستان برده می شود؛ این فیلم را غالباً پیشقراول موج نوی فرانسه شناخته اند. فیلم داستانیِ دیگر او، که در گونهٔ سینمای وحشت ساخته شده، چشمان بدون چهره ( ۱۹۵۹ ) ؛ در آمریکا دوباره تدوین و دوبله شد و به نام اتاق ترسناک دکتر فاستوس پخش شد. داستان دکتر دیوانه ای است که دختران جوان را می دزدد تا چهره هایشان را بر چهرهٔ دختر زشت منظرِ خود پیوند زند. فیلم جنایتکار در زیر نور ( ۱۹۶۱ ) او یک تریلر فضاسازانه است که از رمان بوالو و نارسیاک اقتباس شده است. دو فیلم بعدی فرانژو از رمان های فرانسوا موریاک اقتباس شده اند: تِرز دِکرو ( ۱۹۶۲ ) و ژودِکس ( ۱۹۶۳ ) . فیلم اخیر یادبودی است از سریال دوازده قسمتی لوئی فویاد در ۱۹۱۶.
ژرژ فرانژو پنج فیلم داستانی دیگر نیز ساخت که عبارتند از: توماس طرّار ( ۱۹۶۵ ) ، پرده های سفید ( ۱۹۶۶ ) ، مارسل اَلَن ( ۱۹۶۶ ) ، خطای آبه موره ( ۱۹۷۰ ) و مرد بدون چهره ( ۱۹۷۴ ) ، که همگی به استثناء یکی از آثار ادبیِ مصور هستند و ارتباط اندکی با سینمای موج نو دارند، سینمائی که فرانژو خود با مستندهایش منادی آن بود.
wiki: ژرژ فرانژو