ژرمانیکوس

لغت نامه دهخدا

ژرمانیکوس. [ ژِ ] ( اِخ ) نام سردار رومی از خاندان اگوست ، پسر بزرگ دروزوس برادر تیبریوس قیصر روم ، معاصر اردوان سوم اشکانی و پدر آگری پین و پدربزرگ نرون. وی بسال 18 م. بنابه فرمان عموی خود قیصر روم به فرمانفرمائی کل آسیای رومی ( از داردانل تا فرات ) گماشته شد و چون پیش ازآن بجهت شورش ژرمن ها به کشور ایشان لشکر کشیده و پیروز گردیده بود ژرمانیکوس یعنی فاتح ژرمن ها لقب یافته بود. بنابه روایت مورخین رومی ، وی مردی دلیر و مؤدب و سربازی باتقوی و محبوب القلوب بود و رفتاری نجیبانه داشت. ولی تیبریوس باطناً با او مخالف بود و در سال 19 م. پیزون والی سوریه را مأمور کشتن او کرد ووی او را مسموم ساخت. ( ایران باستان ج 3 ص 2394 ).

فرهنگ فارسی

سردار رومی از خاندان اغسطس ( اگوست ) (مقت.۱۹م. )پسر ارشد دروسوس برادر تیبریوس پدر آگریپین و پدر بزرگ نرون . وی معاصر اردوان سوم اشکانی بود . در سال ۱۸م.بفرمان عم خود قیصر روم بفرمانفرمایی آسیای رومی (از داردانل تا فرات ) گماشته شد و چون پیش از آن بجهت شورش ژرمنها بکشور ایشان لشکر کشیده و پیروز گردیده بود بلقب ژرمانیکوس - فاتح ژرمنها- ملقب گردید . وی مردی دلیر و مودب و سربازی با تقوی و محبوب بود و رفتاری نجیبانه داشت ولی تیبریوس باطنا با او مخالفت میورزید و پیزون - والی سوریه - را مامور کشتن او کرد و او ژرمانیکوس را مسموم ساخت .

پیشنهاد کاربران

بپرس