زمین ژراغنگ و راه درازش
همه سنگلاخ و همه شوره یکسر.
عسجدی ( از فرهنگ شعوری ).
این بیت را اسدی در لغت نامه بشاهد لغت زراغنگ ( با زاء یک نقطه ) آورده است. رجوع به زراغنگ شود.ژراغنگ. [ ژَ غ َ ] ( اِ ) زمینی پر از سنگ چخماق. || جاها از صدمه باران ترکیده. ( آنندراج ). این صورت و دو معنی آن ظاهراً مجعول است.