ژدن

لغت نامه دهخدا

ژدن. [ ژِ دَ ] ( مص ) مخفف آژدن :
بنزدیک آن گرگ باید شدن
همه چرم او را به پیکان ژدن.
فردوسی ( از جهانگیری ).
( در لغت نامه ولف این کلمه نیامده و ظاهراً اصل آن ، به تیر آژدن بوده ).

پیشنهاد کاربران

بپرس