ژخش

لغت نامه دهخدا

ژخش. [ ژَ ] ( اِ ) برق. درخش. ( آنندراج ). || قوس قُزَح. آژفنداک. ( این کلمه با دو معنی آن از مجعولات شعوری و شمس فخری است و مصحف درخش و رخش است ).

پیشنهاد کاربران

بپرس