ژاژدرای

لغت نامه دهخدا

ژاژدرای. [ دَ ] ( نف مرکب ) بیهوده گو. یاوه گوی. ژاژخای :
کسی که گوید من چون توام بفضل و هنر
سبک خرد بود و یاوه گوی و ژاژدرای.
فرخی.

فرهنگ فارسی

بیهوده گو . یاوه گوی . ژاژ خای .

فرهنگ عمید

هرزه درای، یاوه گو: کسی که گوید من چون تواَم به فضل و هنر / سبک خرد بُوَد و یافه گوی و ژاژدرای (فرخی: ۳۲۷ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس