ژاژدرائی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) ژاژخائی. بیهوده گوئی. رجوع به ژاژخائی شود : شعر تو ژاژ است ، مگر سوی توفضل همه ژاژدرائیستی.ناصرخسرو.