ژاپُنی، هنر (Japanese art)
ژاپُنی، هنر
هنر ژاپنی در آغاز از هنر چین و کُره سخت متأثر بود، و همچون هنر دیگر کشورهای خاور دور، بر نمایش طبیعت از دیدگاهی معنوی تمرکز داشت تا واقع گرایی دقیق و علمی آن. طبیعت، جزئی از کلّیتی به شمار می رفت که در زندگی و تجربۀ فردِ هنرمند منعکس می شد؛ این دیدگاه با ورود دین بودا به ژاپن در قرن ۶م، جلوۀ شاخص تری یافت. نقاشی سیاه قلم و خوشنویسی رونق گرفت و سپس مصور سازی کتاب ها، و ساخت پاراوان های زینتی رواج یافت. باسمه ها۱ی ژاپنی در قرن ۱۷، و باسمۀ رنگارنگ حدود ۱۷۶۵ پدید آمدند. مجسمه سازی بودایی از ۵۸۰م، رو به رشد نهاد و مجسمه سازان ژاپنی در تک چهره سازی مهارت یافتند. در سفالگری ژاپنی، تأکید بر سادگی است.هنر آغازین ژاپن. پیش از ورود دین بودا به ژاپن در ۵۳۸ م، هنر ژاپن به سه دورۀ اصلی تقسیم می شود: دورۀ جومون۲ (۱۰,۰۰۰ـ۳۰۰ پ م). از این عصر نوسنگی۳، ظروف سفالی با نقش ریسمانی، و تندیسک های سفالی به رنگ های قرمز و خاکستری به دست آمده است. نقوش تکرارشونده، و ترسیم اجزای صورت از تزیینات این دوره اند. دورۀ یایوئی۴ (۳۰۰ پ م ـ۳۰۰ م). در این دوره سفالینه های زیباتری با طرح های هندسی ساخته شد. دوتاکو۵، زنگولۀ مفرغی۶ با کنده کاری های زینتی، از دیگر محصولات هنری این دوره است. دورۀ کوفون۷ (گورپشته۸) (۳۰۰ـ۵۵۲م). وجه تسمیه اش گورپشته های بزرگ (کوفون) است که ملوک طوایف می ساختند. در اطراف این گورپشته ها، اشیایی موسوم به هانیوا۹، استوانه های سرامیکی در زیر پیکره های گِلیِ جنگاوران اسب سوار، یافت شده است، که برخی از آن ها از هنر چین متأثرند. نقل است که شاید هانیوا را برای همراهی مردگان در جهان پس از مرگ می ساخته اند، اما باستان شناسان شواهد قاطعی در تأیید این نظر به دست نیاورده اند. هانیوا باعث استحکام بیشتر گورپشته هم می شد.
هنر بودایی و هنر غیردینی (قرن های ۶م ـ ۱۹). هنر بودایی در ۵۵۲م از کره به ژاپن وارد شد، و در قالب های گوناگونی، ازجمله مجسمه و اشیای فلزی و بیرق های ابریشمیِ گلدوزی شده، تجلّی یافت.
دوره های آسوکا و نارا. هنر دورۀ آسوکا۱۰ (۵۵۲ـ۶۴۶م) و دورۀ نارا (۶۴۶ـ۷۹۴م)، از ورود دین بودا به ژاپن، و نیز مهاجرت انبوه استاد کاران کره ای و چینی به این کشور تأثیر پذیرفت. در دورۀ آسوکا صنف نقاشان تشکیل شد. ساخت پیکره های فردی و دینی از مفرغ، گل، یا لاک به اوج شکوفایی خود رسید. از دورۀ نارا۱۱ طومارها و پاراوان های منقوش، دیوارنگاره ها، و نقاشی های روایی برجا مانده است. منسوجات را با گلدوزی، چاپ باتیک۱۲، روش تای ـ دای۱۳، چاپ استنسیل۱۴، و زری دوزی۱۵ می آراستند.
دورۀ هی یان (۷۹۴ـ۱۱۸۵م). هویت ملّی ژاپنی دورۀ هی یان۱۶ به سرعت قوام گرفت. دین بودا از دایرۀ تنگ جامعۀ ثروتمندان و دانش آموختگان فراتر رفت و در میان جمعیت وسیع تری رشد کرد، هرچند دین شینتو۱۷ نیز به حیات خود ادامه داد. مجسمه های بودایی شکل قراردادی تری پیدا کردند، و بیشتر از چوب ساخته شدند؛ کارگاه هایی به تولید انبوه آن ها پرداختند و تندیس های شینتویی نیز پا به عرصۀ وجود نهادند. تا دورۀ هی یان، هنر ژاپنی از سنّت های دیگر کشور ها بسیار تأثیر گرفت ولی در این دوره به تدریج آن ها را وانهاد و سبک غیردینی خود را پروراند. شکل خوشنویسیِ خاص ژاپنی، موسوم به کانا۱۸، و نوعی نقاشی غیردینی با نام یاماتوئه۱۹ ظهور کرد ـ منظره پردازی از نقاط دیدنی و کوه های رفیع، با تأکید بر جزئیات مطلوبی همچون رودخانه ها، تپه های پوشیده از درختان کاج، و بام های گالی پوش کلبه ها. نقاشی ها اغلب برای تزیین پاراوان ها به کار می رفت و رنگ گذاری در لایه های تخت صورت می گرفت.
دورۀ کاماکورا (۱۱۸۵ـ۱۳۹۲م). مجسمه سازی و نقاشی در دورۀ کاماکورا۲۰ واقع گرایانه تر شد. برای نخستین بار از دانه های تیرۀ بلور استفاده کردند تا چشم ها را زنده تر نشان دهند. منظره پردازی، و نمایش صحنه های دینی و روایی همچنان طالب داشت، و طومارهای مصور فکاهی رواج بیشتری پیدا کرد.
دورۀ آشیکاگا یا موروماچی (۱۳۹۲ـ۱۵۶۸م). اگرچه ذن بودیسم۲۱ در دورۀ کاماکورا مستقر شد، تا دورۀ آشیکاگا۲۲ یا موروماچی۲۳ تأثیری در هنر ژاپنی نگذاشت. موازین اخلاقی سامورایی۲۴ ها، که به مهارت و قدرت در هنرهای رزمی شهره بودند، با اصول ذن بودیسم مطابقت داشت. سامورایی می بایست شمشیرش را با ضربه های آنی و خودجوش فرود می آورد، و همین کیفیت در طرح های سیاه قلم خطی سریع نیز نمایان شد. مضامین این نقاشی ها مناظر طبیعی بودند و نقاش می بایست نقوش طبیعی را مستقیم و خودانگیخته از طبیعت برمی گرفت و با مرکب می کشید. در مکتب نقاشی کانو، این طرح ها سبْکی لطیف تر و تزیینی تر داشتند. در اواخر این دوره، از اعتبار پیشین ذن کاسته شد، و مراسم چای (چا ـ نو ـ یو۲۵)، که نخست مختص راهبان بودایی بود، توجه عموم را برانگیخت، و تولید ظروف سفالی و تزیین ظرف ها و فنجان ها را در پی داشت. نیز صورتک ها و لباس هایی برای تئاتر نو۲۶ تولید شد که از قرن ۱۴م تا قرن ۱۶ تکامل یافت.
دورۀ مومویاما (۱۵۶۸ـ۱۶۱۵). هنرمندان دورۀ مومویاما۲۷ پاراوان های زیبا، درهای کشویی، و دیوارنگاره هایی برای تزیین کاخ ها و دژها خلق کردند. طرح های مجلل آنان، گل ها، مناظر، و پیکر هایی بر روی ورق زر، را دربر می گرفت. در این دوران تماس با اروپا نیز نخست با هجوم مبلّغان مسیحی، و سپس بازرگانان اروپایی برقرار شد، و ورود آنان هنر و فرهنگ ژاپنی را متأثر ساخت. مسیحیت به رغم همۀ سرکوب ها پا گرفت و هنر غربی در سنّت های ژاپنی رخنه کرد. ترسیم ژرفانمایی۲۸ و طراحی از طبیعت رواج یافت. نقاشی رنگ وروغن نیز با نسخه برداری از شمایل های مسیحی آغاز شد. با تداول مراسم چای، ژاپنی ها متوجه ظروف سفالی کره ای شدند. سبک های سفالگری تازه ای ازجمله استفاده از لعاب ضخیم پدید آمد، و بازآفرینی عمدی جلوه های تصادفی که حین پخت ظرف ها رخ می داد، مورد توجه قرار گرفت.
دورۀ توکوگاوا یا اِدو (۱۶۱۵ـ۱۸۶۷). در دورۀ توکوگاوا۲۹ با اِدو۳۰ باسمه های اوکیوئه۳۱ با تصویر هایی از زندگی روزمره ظهور کردند. نخست آن ها را بر روی پاراوان ها و دیوارآویزها نقاشی می کردند، اما بعدها در مصور سازی کتاب ها نیز به کار گرفته شد. باسمه های اوکیوئه که تصویری بود از زیبارویان روسپی خانه ها، بازیگران کابوکی۳۲، و زنانِ چایخانه ها، بسیار رواج یافت. پس از اختراع چاپ چندقالبی۳۳ با رنگ های طبیعی در ۱۷۶۵، تنوع موضوعی تصویر ها بیشتر شد، اگرچه همچنان تصاویر زنان زیبا را با شکل های قراردادی، دربر می گرفت. اوتامارو۳۴، هیروشیگه۳۵، و هوکوسای۳۶ از هنرمندان برجستۀ اوکیوئه بودند. نقاشی لاکی۳۷ تکامل یافت و همراه با منسوجات مجلل تر شد. هنرمندان در این دوره پیکره های کنده کاری شده ای، اغلب از عاج۳۸ یا چوب، موسوم به نِتسوکه۳۹، نیز می ساختند.
ژاپن معاصر. در نیمه های قرن ۱۹، ژاپن که دورانی از انزوا را پشت سر نهاده بود، احساس کرد که از پیشرفت دنیا دور است، و از ۱۸۶۷ به غرب گرایی و مدرن سازی گرایید:
دورۀ میجی (۱۸۶۸ـ۱۹۱۲). هنرمندان در دورۀ میجی۴۰ از سبک های نقاشی غربی اقتباس کردند، به ویژه امپرسیونیسم۴۱ که شهرت بیشتری داشت. از سوی دیگر سبک نیهونگا۴۲، با درآمیختن طراحی خطی سنّتی ژاپن، و رویکرد واقع گرایانه تر غربی و تنوع بیشتر، کوشید سبک ژاپنی متمایزی را پدید آورد.
دورۀ شوا (از ۱۹۲۶). دردورۀ شوا۴۳ کوشش هایی در احیای سبک نقاشی سنّتی ژاپن، و تلفیق شیوه های سنّتی با سبک های خارجی به عمل آمد.PrintsJomonNeolithic EraYayoidotakubronzeKofuntumulushaniwaAsukabatiktie-dyestencilsbrocadeShintoKanayamato-eZen BuddhismSamuraicha-no-yuNoperspectiveukiyo-ekabukimulti-blockUtamaroHiroshigeHokusailacquerivorynetsukeImpressionismnihonga
ژاپُنی، هنر
هنر ژاپنی در آغاز از هنر چین و کُره سخت متأثر بود، و همچون هنر دیگر کشورهای خاور دور، بر نمایش طبیعت از دیدگاهی معنوی تمرکز داشت تا واقع گرایی دقیق و علمی آن. طبیعت، جزئی از کلّیتی به شمار می رفت که در زندگی و تجربۀ فردِ هنرمند منعکس می شد؛ این دیدگاه با ورود دین بودا به ژاپن در قرن ۶م، جلوۀ شاخص تری یافت. نقاشی سیاه قلم و خوشنویسی رونق گرفت و سپس مصور سازی کتاب ها، و ساخت پاراوان های زینتی رواج یافت. باسمه ها۱ی ژاپنی در قرن ۱۷، و باسمۀ رنگارنگ حدود ۱۷۶۵ پدید آمدند. مجسمه سازی بودایی از ۵۸۰م، رو به رشد نهاد و مجسمه سازان ژاپنی در تک چهره سازی مهارت یافتند. در سفالگری ژاپنی، تأکید بر سادگی است.هنر آغازین ژاپن. پیش از ورود دین بودا به ژاپن در ۵۳۸ م، هنر ژاپن به سه دورۀ اصلی تقسیم می شود: دورۀ جومون۲ (۱۰,۰۰۰ـ۳۰۰ پ م). از این عصر نوسنگی۳، ظروف سفالی با نقش ریسمانی، و تندیسک های سفالی به رنگ های قرمز و خاکستری به دست آمده است. نقوش تکرارشونده، و ترسیم اجزای صورت از تزیینات این دوره اند. دورۀ یایوئی۴ (۳۰۰ پ م ـ۳۰۰ م). در این دوره سفالینه های زیباتری با طرح های هندسی ساخته شد. دوتاکو۵، زنگولۀ مفرغی۶ با کنده کاری های زینتی، از دیگر محصولات هنری این دوره است. دورۀ کوفون۷ (گورپشته۸) (۳۰۰ـ۵۵۲م). وجه تسمیه اش گورپشته های بزرگ (کوفون) است که ملوک طوایف می ساختند. در اطراف این گورپشته ها، اشیایی موسوم به هانیوا۹، استوانه های سرامیکی در زیر پیکره های گِلیِ جنگاوران اسب سوار، یافت شده است، که برخی از آن ها از هنر چین متأثرند. نقل است که شاید هانیوا را برای همراهی مردگان در جهان پس از مرگ می ساخته اند، اما باستان شناسان شواهد قاطعی در تأیید این نظر به دست نیاورده اند. هانیوا باعث استحکام بیشتر گورپشته هم می شد.
هنر بودایی و هنر غیردینی (قرن های ۶م ـ ۱۹). هنر بودایی در ۵۵۲م از کره به ژاپن وارد شد، و در قالب های گوناگونی، ازجمله مجسمه و اشیای فلزی و بیرق های ابریشمیِ گلدوزی شده، تجلّی یافت.
دوره های آسوکا و نارا. هنر دورۀ آسوکا۱۰ (۵۵۲ـ۶۴۶م) و دورۀ نارا (۶۴۶ـ۷۹۴م)، از ورود دین بودا به ژاپن، و نیز مهاجرت انبوه استاد کاران کره ای و چینی به این کشور تأثیر پذیرفت. در دورۀ آسوکا صنف نقاشان تشکیل شد. ساخت پیکره های فردی و دینی از مفرغ، گل، یا لاک به اوج شکوفایی خود رسید. از دورۀ نارا۱۱ طومارها و پاراوان های منقوش، دیوارنگاره ها، و نقاشی های روایی برجا مانده است. منسوجات را با گلدوزی، چاپ باتیک۱۲، روش تای ـ دای۱۳، چاپ استنسیل۱۴، و زری دوزی۱۵ می آراستند.
دورۀ هی یان (۷۹۴ـ۱۱۸۵م). هویت ملّی ژاپنی دورۀ هی یان۱۶ به سرعت قوام گرفت. دین بودا از دایرۀ تنگ جامعۀ ثروتمندان و دانش آموختگان فراتر رفت و در میان جمعیت وسیع تری رشد کرد، هرچند دین شینتو۱۷ نیز به حیات خود ادامه داد. مجسمه های بودایی شکل قراردادی تری پیدا کردند، و بیشتر از چوب ساخته شدند؛ کارگاه هایی به تولید انبوه آن ها پرداختند و تندیس های شینتویی نیز پا به عرصۀ وجود نهادند. تا دورۀ هی یان، هنر ژاپنی از سنّت های دیگر کشور ها بسیار تأثیر گرفت ولی در این دوره به تدریج آن ها را وانهاد و سبک غیردینی خود را پروراند. شکل خوشنویسیِ خاص ژاپنی، موسوم به کانا۱۸، و نوعی نقاشی غیردینی با نام یاماتوئه۱۹ ظهور کرد ـ منظره پردازی از نقاط دیدنی و کوه های رفیع، با تأکید بر جزئیات مطلوبی همچون رودخانه ها، تپه های پوشیده از درختان کاج، و بام های گالی پوش کلبه ها. نقاشی ها اغلب برای تزیین پاراوان ها به کار می رفت و رنگ گذاری در لایه های تخت صورت می گرفت.
دورۀ کاماکورا (۱۱۸۵ـ۱۳۹۲م). مجسمه سازی و نقاشی در دورۀ کاماکورا۲۰ واقع گرایانه تر شد. برای نخستین بار از دانه های تیرۀ بلور استفاده کردند تا چشم ها را زنده تر نشان دهند. منظره پردازی، و نمایش صحنه های دینی و روایی همچنان طالب داشت، و طومارهای مصور فکاهی رواج بیشتری پیدا کرد.
دورۀ آشیکاگا یا موروماچی (۱۳۹۲ـ۱۵۶۸م). اگرچه ذن بودیسم۲۱ در دورۀ کاماکورا مستقر شد، تا دورۀ آشیکاگا۲۲ یا موروماچی۲۳ تأثیری در هنر ژاپنی نگذاشت. موازین اخلاقی سامورایی۲۴ ها، که به مهارت و قدرت در هنرهای رزمی شهره بودند، با اصول ذن بودیسم مطابقت داشت. سامورایی می بایست شمشیرش را با ضربه های آنی و خودجوش فرود می آورد، و همین کیفیت در طرح های سیاه قلم خطی سریع نیز نمایان شد. مضامین این نقاشی ها مناظر طبیعی بودند و نقاش می بایست نقوش طبیعی را مستقیم و خودانگیخته از طبیعت برمی گرفت و با مرکب می کشید. در مکتب نقاشی کانو، این طرح ها سبْکی لطیف تر و تزیینی تر داشتند. در اواخر این دوره، از اعتبار پیشین ذن کاسته شد، و مراسم چای (چا ـ نو ـ یو۲۵)، که نخست مختص راهبان بودایی بود، توجه عموم را برانگیخت، و تولید ظروف سفالی و تزیین ظرف ها و فنجان ها را در پی داشت. نیز صورتک ها و لباس هایی برای تئاتر نو۲۶ تولید شد که از قرن ۱۴م تا قرن ۱۶ تکامل یافت.
دورۀ مومویاما (۱۵۶۸ـ۱۶۱۵). هنرمندان دورۀ مومویاما۲۷ پاراوان های زیبا، درهای کشویی، و دیوارنگاره هایی برای تزیین کاخ ها و دژها خلق کردند. طرح های مجلل آنان، گل ها، مناظر، و پیکر هایی بر روی ورق زر، را دربر می گرفت. در این دوران تماس با اروپا نیز نخست با هجوم مبلّغان مسیحی، و سپس بازرگانان اروپایی برقرار شد، و ورود آنان هنر و فرهنگ ژاپنی را متأثر ساخت. مسیحیت به رغم همۀ سرکوب ها پا گرفت و هنر غربی در سنّت های ژاپنی رخنه کرد. ترسیم ژرفانمایی۲۸ و طراحی از طبیعت رواج یافت. نقاشی رنگ وروغن نیز با نسخه برداری از شمایل های مسیحی آغاز شد. با تداول مراسم چای، ژاپنی ها متوجه ظروف سفالی کره ای شدند. سبک های سفالگری تازه ای ازجمله استفاده از لعاب ضخیم پدید آمد، و بازآفرینی عمدی جلوه های تصادفی که حین پخت ظرف ها رخ می داد، مورد توجه قرار گرفت.
دورۀ توکوگاوا یا اِدو (۱۶۱۵ـ۱۸۶۷). در دورۀ توکوگاوا۲۹ با اِدو۳۰ باسمه های اوکیوئه۳۱ با تصویر هایی از زندگی روزمره ظهور کردند. نخست آن ها را بر روی پاراوان ها و دیوارآویزها نقاشی می کردند، اما بعدها در مصور سازی کتاب ها نیز به کار گرفته شد. باسمه های اوکیوئه که تصویری بود از زیبارویان روسپی خانه ها، بازیگران کابوکی۳۲، و زنانِ چایخانه ها، بسیار رواج یافت. پس از اختراع چاپ چندقالبی۳۳ با رنگ های طبیعی در ۱۷۶۵، تنوع موضوعی تصویر ها بیشتر شد، اگرچه همچنان تصاویر زنان زیبا را با شکل های قراردادی، دربر می گرفت. اوتامارو۳۴، هیروشیگه۳۵، و هوکوسای۳۶ از هنرمندان برجستۀ اوکیوئه بودند. نقاشی لاکی۳۷ تکامل یافت و همراه با منسوجات مجلل تر شد. هنرمندان در این دوره پیکره های کنده کاری شده ای، اغلب از عاج۳۸ یا چوب، موسوم به نِتسوکه۳۹، نیز می ساختند.
ژاپن معاصر. در نیمه های قرن ۱۹، ژاپن که دورانی از انزوا را پشت سر نهاده بود، احساس کرد که از پیشرفت دنیا دور است، و از ۱۸۶۷ به غرب گرایی و مدرن سازی گرایید:
دورۀ میجی (۱۸۶۸ـ۱۹۱۲). هنرمندان در دورۀ میجی۴۰ از سبک های نقاشی غربی اقتباس کردند، به ویژه امپرسیونیسم۴۱ که شهرت بیشتری داشت. از سوی دیگر سبک نیهونگا۴۲، با درآمیختن طراحی خطی سنّتی ژاپن، و رویکرد واقع گرایانه تر غربی و تنوع بیشتر، کوشید سبک ژاپنی متمایزی را پدید آورد.
دورۀ شوا (از ۱۹۲۶). دردورۀ شوا۴۳ کوشش هایی در احیای سبک نقاشی سنّتی ژاپن، و تلفیق شیوه های سنّتی با سبک های خارجی به عمل آمد.PrintsJomonNeolithic EraYayoidotakubronzeKofuntumulushaniwaAsukabatiktie-dyestencilsbrocadeShintoKanayamato-eZen BuddhismSamuraicha-no-yuNoperspectiveukiyo-ekabukimulti-blockUtamaroHiroshigeHokusailacquerivorynetsukeImpressionismnihonga
wikijoo: ژاپنی،_هنر