فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
ژاپُنی (Japanese)
ژاپُنی
اهالی ژاپن یا مردمی متعلق به فرهنگ ژاپنی یا از تبار ژاپنی ها. ژاپن جامعه ای فوق العاده همگن به شمار می آید و همواره از فرهنگ های دیگر تأثیر پذیرفته است، اما به آسانی از مهاجران استقبال نکرده است؛ تبعیض دربارۀ خارجی ها در ژاپن امری قانونی است. زبان ژاپنی، زبانی است که در ژاپن به آن تکلم می شود، اگرچه زبان انگلیسی نیز در سال های اخیر رواج یافته است و در تبلیغات از آن استفاده می شود. دین در ژاپن پدیده ای درهم آمیخته است و مرسوم است که ژاپنی ها هم در مناسک بودایی و هم در شعایر شینتوشرکت کنند؛ در حالی که خود را پیرو هیچ یک از آن دو نمی دانند. هرچند ژاپن خود دارای فرهنگی غنی و ممتاز است، اما در قرون اولیۀ میلادی نفوذ فرهنگ های کره ای چینی در آن دیده شده است. ژاپنی ها، افزون بر فن نوشتن، مهارت در سایر هنرها، امور مالی عمومی، مدیریت و دامداری را نیز از چینی ها آموختند. فلسفۀ کنفوسیوسیو آیین بودا نیز از چینیبه ژاپن راه یافتند و پس از مخالفتی که در آغاز صورت گرفت، آیین بودا با شینتو درآمیخت. نفوذ چینی ها بر ژاپن در دورۀ سقوط سلسلۀ تانگ(۶۱۸ـ۹۰۷م) کم رنگ شد. در قرن ۱۲م قانون جنگجویان در ژاپن ظاهر شد. سامورایی ها، که تقریباً هشت درصد از جمعیت را تشکیل می دادند، حق داشتند دو شمشیر به خود بیاویزند و حافظان دایمیوس، یعنی اشرافیت موروثی فئودالی، محسوب می شدند. بازرگانان، اگرچه غالباً ثروتمندتر از سامورایی ها بودند، به رستۀ اجتماعی پایین تری تعلق داشتند. برخی از ماهرترین پیشه وران حق داشتند نام های خانوادگی داشته باشند، و این امتیازی بود که عموماً به بالاترین قشر جامعه اختصاص داشت. پایین ترین گروه اجتماعی عبارت بود از گروه بوراکومینیا اِتا، که وظایفی چون سربریدن حیوانات و پرداختن به تجارت ها و حرفه هایی همچون دباغی چرم و کفش سازی را برعهده داشت. در اواخر قرن ۱۹ جامعۀ فئودالی از میان رفت، آموزش و پرورش اجباری به همگان تعمیم یافت، و ژاپن به تدریج زیربنای صنعتی غربی شده اش را توسعه داد. نخستین مرحله از توسعۀ اقتصادی، که با حمایت های مالی امریکا در نیمۀ دوم قرن ۲۰ صورت پذیرفت، سبب فروپاشی خانوادۀ گسترده شد؛ خانواده ای که در قالب آن سه نسل یا بیشتر از ژاپنی ها زیر یک سقف زندگی می کردند. امروزه، شرکت های بزرگ ژاپنی نوعی شیوۀ زندگی خاص برای بسیاری از ژاپنی ها فراهم آورده اند، اگرچه به نظر می رسد که نسل جوان کمتر از این شیوه تبعیت می کند. اخلاف مهاجران ژاپنی امروز در هاوایی و شمال و جنوب امریکا دیده می شوند و جماعت های تجاری ژاپنی اکنون در شهرهای کشورهای صنعتی جهان به سر می برند.
ژاپُنی
اهالی ژاپن یا مردمی متعلق به فرهنگ ژاپنی یا از تبار ژاپنی ها. ژاپن جامعه ای فوق العاده همگن به شمار می آید و همواره از فرهنگ های دیگر تأثیر پذیرفته است، اما به آسانی از مهاجران استقبال نکرده است؛ تبعیض دربارۀ خارجی ها در ژاپن امری قانونی است. زبان ژاپنی، زبانی است که در ژاپن به آن تکلم می شود، اگرچه زبان انگلیسی نیز در سال های اخیر رواج یافته است و در تبلیغات از آن استفاده می شود. دین در ژاپن پدیده ای درهم آمیخته است و مرسوم است که ژاپنی ها هم در مناسک بودایی و هم در شعایر شینتوشرکت کنند؛ در حالی که خود را پیرو هیچ یک از آن دو نمی دانند. هرچند ژاپن خود دارای فرهنگی غنی و ممتاز است، اما در قرون اولیۀ میلادی نفوذ فرهنگ های کره ای چینی در آن دیده شده است. ژاپنی ها، افزون بر فن نوشتن، مهارت در سایر هنرها، امور مالی عمومی، مدیریت و دامداری را نیز از چینی ها آموختند. فلسفۀ کنفوسیوسیو آیین بودا نیز از چینیبه ژاپن راه یافتند و پس از مخالفتی که در آغاز صورت گرفت، آیین بودا با شینتو درآمیخت. نفوذ چینی ها بر ژاپن در دورۀ سقوط سلسلۀ تانگ(۶۱۸ـ۹۰۷م) کم رنگ شد. در قرن ۱۲م قانون جنگجویان در ژاپن ظاهر شد. سامورایی ها، که تقریباً هشت درصد از جمعیت را تشکیل می دادند، حق داشتند دو شمشیر به خود بیاویزند و حافظان دایمیوس، یعنی اشرافیت موروثی فئودالی، محسوب می شدند. بازرگانان، اگرچه غالباً ثروتمندتر از سامورایی ها بودند، به رستۀ اجتماعی پایین تری تعلق داشتند. برخی از ماهرترین پیشه وران حق داشتند نام های خانوادگی داشته باشند، و این امتیازی بود که عموماً به بالاترین قشر جامعه اختصاص داشت. پایین ترین گروه اجتماعی عبارت بود از گروه بوراکومینیا اِتا، که وظایفی چون سربریدن حیوانات و پرداختن به تجارت ها و حرفه هایی همچون دباغی چرم و کفش سازی را برعهده داشت. در اواخر قرن ۱۹ جامعۀ فئودالی از میان رفت، آموزش و پرورش اجباری به همگان تعمیم یافت، و ژاپن به تدریج زیربنای صنعتی غربی شده اش را توسعه داد. نخستین مرحله از توسعۀ اقتصادی، که با حمایت های مالی امریکا در نیمۀ دوم قرن ۲۰ صورت پذیرفت، سبب فروپاشی خانوادۀ گسترده شد؛ خانواده ای که در قالب آن سه نسل یا بیشتر از ژاپنی ها زیر یک سقف زندگی می کردند. امروزه، شرکت های بزرگ ژاپنی نوعی شیوۀ زندگی خاص برای بسیاری از ژاپنی ها فراهم آورده اند، اگرچه به نظر می رسد که نسل جوان کمتر از این شیوه تبعیت می کند. اخلاف مهاجران ژاپنی امروز در هاوایی و شمال و جنوب امریکا دیده می شوند و جماعت های تجاری ژاپنی اکنون در شهرهای کشورهای صنعتی جهان به سر می برند.
wikijoo: ژاپنی
مترادف ها
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی
ژاپنی
ژاپنی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دو معنی دارد
۱. زبان مردم ژاپن
۲. اهل ژاپن
۳. اندازه د. ل
۱. زبان مردم ژاپن
۲. اهل ژاپن
۳. اندازه د. ل
کنیچیوا، کنیچی، کاوایی، هوشی، کای، میرا، آی، آیشترو، آریگاتو، . موتکی، پینکو، موراساکینو، اورنجی، آئوی، میدوری، واتاشی، . ساکورا، کو، های، ایچی، نی، سان، چی/یون، گو، سکای، شیرو، کورو، روکو، شیچی، هاچی، کیو، جو، نکو، سوکی، نو، وا، سایونارا، اونی چان، اونه چان، آکا، باکا، سنسِی
... [مشاهده متن کامل]
به ترتیب
سلام، امروز، کیوت، ستاره، صدف، مومیایی، عشق، عاشقتم، ممنون، شکست ناپذیر، صورتی، بنفش، نارنجی، آبی، سبز، من، شکوفه های گیلاس، کودک، بله، یک، دو، سه، چهار، پنج، جهان، سفید، سیاه، شش، هفت، هشت، نه، ده، دوست دارم، حرف ربط ( ِِ ) ، است، خداحافظ، خواهربزرگتر، برادربزرگتر، قرمز، احمق، معلم
... [مشاهده متن کامل]
به ترتیب
سلام، امروز، کیوت، ستاره، صدف، مومیایی، عشق، عاشقتم، ممنون، شکست ناپذیر، صورتی، بنفش، نارنجی، آبی، سبز، من، شکوفه های گیلاس، کودک، بله، یک، دو، سه، چهار، پنج، جهان، سفید، سیاه، شش، هفت، هشت، نه، ده، دوست دارم، حرف ربط ( ِِ ) ، است، خداحافظ، خواهربزرگتر، برادربزرگتر، قرمز، احمق، معلم