ژان بوریدان ( به لاتین: Johannes Buridanus ) ( ح۱۲۹۵–۱۳۶۳ ) کشیشی فرانسوی بود که بذرهای انقلاب کپرنیکی در اروپا را افکند. او گرچه یکی از نامی ترین و پر نفوذترین فیلسوفان اواخر قرون وسطی بود، امروزه در میان گمنام ترین هاست. وی نظریه انگیزه ( impetus ) را بسط داد که نخستین گام بسوی مفهوم لَختی امروزی و تحولی مهم در تاریخ علم سده های میانه بود. نامش بیش از همه در آزمایش فکری که خر بوریدان نام گرفته ( که در آثار موجودش دیده نمی شود ) شناخته شده است.
بوریدان که به احتمال فراوان در بتون فرانسه زاده شد در دانشگاه پاریس درس خواند و بعدها همان جا درس داد. داستانهای ساختگی زیادی که دربارهٔ روابط عاشقانه مشهور و ماجراهایش بر زبانها افتاده به خوبی نشان می دهد در شهر پاریس آوازه شخصیتی فریبنده و مرموز داشته است. به ویژه به موجب یک شایعه محکوم شد که در کیسه به رود سن پرتاب شود، هرچند نبوغ شاگردی نجاتش داد. فرانسوا ویلون این رویداد را در چکامه نام آشنایش آورده است. از این گذشته به نظر می رسد بوریدان توانائی شگرفی در گردآوری پول برای دانشگاه داشته و همین امر نشان می دهد چهره ای فرّه مند بوده است.
بوریدان معمولاً عمر خویش را بیشتر در دانشکده هنر می گذراند تا کسب دکترای الهیات که نوعاً هموارکننده راه رسیدن به شغلی در فلسفه بود. استقلال فکری خویش را اینگونه حفظ می کرد که به جای پیوستن به سلک روحانیت کشیشی ناوابسته به دین باقی ماند. در سال ۱۳۴۰ آن قدر اعتماد به نفس پیدا کرده بود که به سلف خود، ویلیام اوکام حمله کند. وی همچنین به نگارش راه حل های ناسازه ( پارادوکس ) هائی چون ناسازه دروغگو پرداخت.
در سال ۱۴۷۳ فرمان لوئی یازدهم در مخالفت با نام گرایان خواندن آثارش را ممنوع کرد. اسقف آلبرت ساکسونیائی که خود از منطقیون نامی است شاگرد بوریدان بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبوریدان که به احتمال فراوان در بتون فرانسه زاده شد در دانشگاه پاریس درس خواند و بعدها همان جا درس داد. داستانهای ساختگی زیادی که دربارهٔ روابط عاشقانه مشهور و ماجراهایش بر زبانها افتاده به خوبی نشان می دهد در شهر پاریس آوازه شخصیتی فریبنده و مرموز داشته است. به ویژه به موجب یک شایعه محکوم شد که در کیسه به رود سن پرتاب شود، هرچند نبوغ شاگردی نجاتش داد. فرانسوا ویلون این رویداد را در چکامه نام آشنایش آورده است. از این گذشته به نظر می رسد بوریدان توانائی شگرفی در گردآوری پول برای دانشگاه داشته و همین امر نشان می دهد چهره ای فرّه مند بوده است.
بوریدان معمولاً عمر خویش را بیشتر در دانشکده هنر می گذراند تا کسب دکترای الهیات که نوعاً هموارکننده راه رسیدن به شغلی در فلسفه بود. استقلال فکری خویش را اینگونه حفظ می کرد که به جای پیوستن به سلک روحانیت کشیشی ناوابسته به دین باقی ماند. در سال ۱۳۴۰ آن قدر اعتماد به نفس پیدا کرده بود که به سلف خود، ویلیام اوکام حمله کند. وی همچنین به نگارش راه حل های ناسازه ( پارادوکس ) هائی چون ناسازه دروغگو پرداخت.
در سال ۱۴۷۳ فرمان لوئی یازدهم در مخالفت با نام گرایان خواندن آثارش را ممنوع کرد. اسقف آلبرت ساکسونیائی که خود از منطقیون نامی است شاگرد بوریدان بود.
wiki: ژان بوریدان