ژاد

لغت نامه دهخدا

ژاد. ( اِخ ) نام خلیجی از خلیجهای آلمان در دریای شمال که بندر ویلهلمشافن بر ساحل آن است.

فرهنگ فارسی

نام خلیجی از خلیجهای آلمان در دریای شمال که بندر ویلهلمشان بر ساحل آن است .

مترادف ها

camel's thorn (اسم)
ژاد، خارشتر، گون

فارسی به عربی

یشم

پیشنهاد کاربران

به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد.
ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، بن گذشته ی بُنواژه ی زادن است که با پیشوند [نِ]، واژه ی نژاد به چم [گوهر، اصل، دودمان] را می سازد.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشوند [نِ]، کارساز برای نشان دادن دریافته یا مفهوم [به پایین، به پس، به گذشته] است که در بنواژه های نشستن، نوشتن، نگاشتن و. . دیده می شود.
نژاد، واژه ای ست که ژاد یا زاد کسی را از زمان های گذشته نشان می دهد.
بنابراین واژه ی ژاد از نژاد جداسازی شده و به جای جنس و جنسیت به کارگیری شده است.

جنسیت به پارسی
نر، ماده و یا جنس متفاوت از این دو
معنای جنسیت اعم از نر وماده
جنسیت ( نر یا ماده )
جنس، منظور جنس ماده یا نر است

بپرس