ژاد
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
ژاد، خارشتر، گون
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد.
ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، بن گذشته ی بُنواژه ی زادن است که با پیشوند [نِ]، واژه ی نژاد به چم [گوهر، اصل، دودمان] را می سازد.
... [مشاهده متن کامل]
پیشوند [نِ]، کارساز برای نشان دادن دریافته یا مفهوم [به پایین، به پس، به گذشته] است که در بنواژه های نشستن، نوشتن، نگاشتن و. . دیده می شود.
نژاد، واژه ای ست که ژاد یا زاد کسی را از زمان های گذشته نشان می دهد.
بنابراین واژه ی ژاد از نژاد جداسازی شده و به جای جنس و جنسیت به کارگیری شده است.
ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، بن گذشته ی بُنواژه ی زادن است که با پیشوند [نِ]، واژه ی نژاد به چم [گوهر، اصل، دودمان] را می سازد.
... [مشاهده متن کامل]
پیشوند [نِ]، کارساز برای نشان دادن دریافته یا مفهوم [به پایین، به پس، به گذشته] است که در بنواژه های نشستن، نوشتن، نگاشتن و. . دیده می شود.
نژاد، واژه ای ست که ژاد یا زاد کسی را از زمان های گذشته نشان می دهد.
بنابراین واژه ی ژاد از نژاد جداسازی شده و به جای جنس و جنسیت به کارگیری شده است.
جنسیت به پارسی
نر، ماده و یا جنس متفاوت از این دو
معنای جنسیت اعم از نر وماده
جنسیت ( نر یا ماده )
جنس، منظور جنس ماده یا نر است