ژئوپلیتیک تشیع

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ژئوپلیتیک تشیع تألیف فرانسوا توال، اثری است در بررسی اوضاع جمعیتی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی شیعیان و جایگاه ویژه تشیع در جهان معاصر که به قلم حسن صدوقی ونینی به فارسی ترجمه شده است.
کتاب شامل مقدمه مترجم، پانزده فصل و نتیجه گیری است که به صورت متوسط، هر فصل حدود ده صفحه را دربر می گیرد. به گفته خود توال، این کتاب به دو بخش اساسی تقسیم می شود. بخش اول نمایانگر ویژگی های مذهب شیعه در ایران و فرقه های شیعه مرتبط با ایران است؛ و بخش دوم کتاب به شیعه گری به عنوان پدیده عربی اختصاص یافته است.
کتاب حاضر، با نگاهی تاریخی به تکوین مذاهب اسلامی و شیعی و بررسی اوضاع جمعیتی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی اقلیت های شیعی در جهان معاصر، جایگاه ژئوپلیتیک شیعه در جهان امروز و ضرورت توجه به این امر را در مطالعات کنونی و آینده منطقه و جهان مطرح شاخته است. اگرچه دارای کاستی ها و بعضی خطاهای اندک یا تحلیل های نادرست و جانب دارانه است اما تلاشی موفق در نمایاندن جایگاه ژئوپلیتیک شیعه به شمار می آید.
مؤلف در مقدمه ای که بر ترجمه فارسی کتاب نگاشته، مدعی است که نظریه اصلی کتاب، قدرت گرفتن عامل شیعه در روابط بین المللی است. از سویی دگر مدعی است که سعی کرده در این کتاب، اهمیت متقابل عامل مذهبی که با مذهب یکی نیست و ژئوپلیتیکی شناسایی گردد. بدین ترتیب او به شکلی هر دو سؤال را در این کتاب مورد نظر قرار داده است. این رویکرد مبهم و غیردقیق مؤلف که از فقدان تعیین حدومرزی برای عامل مذهبی و عامل ژئوپلیتیکی ناشی می شود، در تعیین نظریه و بیان دیدگاه هایش مشهود است. او خود در قسمت پایانی کتاب این سؤال را مطرح کرده که آیا پدیده شیعه به عنوان یک عامل ژئوپلیتیک عمل خواهد کرد؟ بیشتر جمعیت شیعه در آن کانون های ژئوپلیتیکی متمرکز است که جهان را در پنجاه سال گذشته دچار بی ثباتی کرده اند. به نظر توال پراکندگی جوامع شیعی و نبود یک مرکز هماهنگ کننده، به هیچ وجه از اهمیت تشیع به عنوان یک عامل ژئوپلیتیک نمی کاهد. نخست تشیع یک عامل ژئوپلیتیک داخلی است چون جوامع شیعی دیگر، حاضر به قبول موقعیت خود به صورت یک اقلیت محروم نیستند. همچنین یک عامل ژئوپلیتیک خارجی است زیرا تسنن و حکومت های سنی منطقه کشورهای نفت خیز را بی ثبات می کند.
نویسنده کتاب را مشتمل بر دو بخش کلی دانسته و مباحث را این گونه توضیح داده است:
توال در نتیجه گیری کتاب چنین می نویسد: تشیع و به هرحال آنچه اکنون در ایران مطرح است بر آن است که سخنگوی محرومان جهان سوم و امید و آرمان محکومان زمین باشد. از این رهگذر، این مذهب جهان غرب و ارزش های آن را به عنوان اهرم های مکر و فریب توده های محروم محکوم می کند. تشیع، سرمایه داری را طرد می کند همان گونه که کمونیسم را مطرود می دارد. این موضع سخت تشیع تنها به موقعیت ژئوپلیتیک آن در خاورمیانه مربوط نمی شود، بلکه ریشه در محتوای پیام مکتبی مهدوی آن دارد. ما اشتباه می کنیم اگر این اراده انقلابی و آرمان تبدیل شدن به نیروی پرچم دار محرومان جهان را تنها یک پدیده سطحی تعبیر کنیم. این مذهب قادر است که در درازمدت یک نیروی انفجاری را در ذات خود حمل کند. پس همان طور که گفتیم، قدرت این مذهب قبل از همه از پیام بنیادینش نشأت می گیرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس