چیچرو

لغت نامه دهخدا

چیچرو. [ چی چ ِ رَ ] ( اِخ ) سیسرون. از بزرگترین خطبای روم است در سوم ژانویه 107 ق.م. تولد یافت و در هفتم دسامبر سال 43 ق.م. درگذشت. چیچرو در جوانی تا 27سالگی به تحصیل علوم قضائی اشتغال داشت پس از آن سفری به یونان و آسیا کرد و در آن نواحی نیز یکسال در مصاحبت خطبا و دانشمندان زمان بسر برد. سپس به روم بازگشت و در 31 سالگی برای جمعآوری مالیات به جزیره سیسیلیا رفت و بواسطه نیک رفتاری محبوب مردم آن جزیره گشت و از جانب ایشان بر ضد «ورس » حاکم رومی که بر آن قوم ظلم بسیار روا داشته بود اقامه دعوی کرد و «ورس » را با بیان دو خطابه که سخت معروف است محکوم ساخت از آن زمان روز بروز بر شهرت وی بیفزود و در 64 ق.م. به مقام کنسولی نائل آمد و چندی بعد چون فتنه کاتی لینا را باز بر دستی فرونشاند به لقب «پدر وطن » مفتخر گشت. پس از مرگ قیصر چیچرو به مخالفت آنتونیوس که هوای دیکتاتوری در سر داشت برخاست و سرانجام مغلوب وی گشت و با آنکه در خیال فرار بود بواسطه تردید بسیار به دست لشکریان آنتونیوس گرفتار و کشته شد لشکریان آنتونیوس سر و دست او را نزد سردار خویش بردند و آنتونیوس سر و دستهای وی را بر منبر خطابه آویخت. چیچرو را از نظر قضائی درفصاحت و بلاغت نظیری نمیشناسند. ولی از لحاظ سیاسی به پایه دمستنس نرسیده است. غالب خطابه ها و آثار فلسفی و مراسلات این خطیب بزرگ اکنون موجود و معرف قریحه توانا و هوش سرشار و فکر بلند اوست. در حکمت به حکمت آکادمی متمایل است ولی در اخلاق شیوه رواقیان را دارد در واقع از التقاطیون است و اهمیتش بیشتر به زیبائی بیانش بستگی دارد.

پیشنهاد کاربران