چینی، هنر (Chinese art)
چینی، هنر
نقاشی و مجسمه سازی چین. در هنر چین از عصر مفرغ تا انقلاب فرهنگی نوعی وحدت سبْکی دیده می شود که نظیر آن در هیچ یک از فرهنگ های دیگر وجود ندارد. از حدود قرن اول، دین بودا در مجسمه سازی و نقاشی چین تأثیر نهاد. در سلسلۀ هان (۲۰۶پ م ـ۲۲۰م)، آثار فلزی، سرامیک، و مجسمه های ممتازی خلق شد. در سلسلۀ سونگ (۹۶۰ـ۱۲۷۹م) معیارهای منظره پردازی بی پیرایه، و نقاشی از طبیعت به شیوۀ ظریف خوشنویسی پا گرفت.
هنر عصر نوسنگی (نوسنگی). سفالگری فوق العادۀ این دوره به حدود ۲۵۰۰پ م بازمی گردد، و رهیافت عالیِ تمدن چین از مفهوم شکل، در این آثار مشهود است.
هنر عصر مفرغ. اشیای تزیینیِ مراسم تدفین از مفرغ و سنگ یشم کنده کاری شده، از هزارۀ دوم پیش از میلاد برجا مانده است که با حروف تصویری و شکل های چکیده نمای حیوانات تزیین شده اند. از دورۀ چین (ح ۲۲۱ـ ۲۰۶پ م) پیکره های سفالین حیرت انگیزی در اندازۀ طبیعی به دست آمده است، که نگهبانی از مقبرۀ امپراتور شی هوانگ دی در پایتخت باستانی شیان را برعهده داشته اند. اسب های مفرغین سلسلۀ هان که طبیعت گرایانه اند و در عین حال با خطوط منحنی شیوۀ چین توأم اند، نمونۀ شاخصی از هنر این دوره به شمار می آیند.
هنر بودایی آغازین (هنر بودایی آغازین). آیین بودا پس از استقرار در چین، با مجسمه های عظیم بودا که بر صخره ها کنده کاری شده بودند، و نقش برجسته های خطی معابد یونگ آنگ (ح ۴۶۰ـ۵۳۵م) و لونگ مِن، در هنر یادمانی چین تأثیر نهاد. خطوط خمیده و شکل های منحنی در آثار مفرغیِ این دوره نمایان است.
سلسلۀ تانگ. (۶۱۸ـ۹۰۷م) در تمثال های آرمانی و تک چهره های طبیعت گرایانۀ این دوره، ازجمله در پیکره های کنده کاری شدۀ راهبان بودایی (لوئوهان)، ظرافت و آراستگی فزاینده ای آشکار است. از این دوره آثار فلزی نظرگیر و سرامیک های ظریفی نیز، به ویژه از حیوانات و پیکره های ملبّس در جامۀ بلند، برجا مانده اند. تا این زمان نشانه ها، یا به بیان کلّی تر شیوۀ نقاشی چینی، کاملاً شکل گرفته بود؛ ولی به جز تعدادی طومار و نقاشیِ روی ابریشم، از دورۀ سلسلۀ تانگ نقاشی های چندانی برجا نمانده است.
سلسلۀ سونگ (۹۶۰ـ۱۲۷۹م). سلسلۀ سونگ عصر طلایی هنر چین بود. دربار امپراتوری، کارگاهی خاصِ خود برپا کرد و هنر خوشنویسی گونۀ ممتازی را هستی بخشید که بیشتر به درون مایه های طبیعی ازجمله چشم اندازها، کوه ها، درختان، گل ها، پرندگان، و اسب ها اختصاص داشت؛ گرچه نقاشی از صحنه های زندگی روزمرۀ دربار نیز متداول بود. هنرمندان بر روی طومارها، مرقّع ها، و بادبزن های ابریشمی یا کاغذی، با آبرنگ و مرکب نقاشی می کردند و از قلم موهای نرم برای خلق جلوه های مختلف بهره می گرفتند. نقاشی با ادبیات عجین بود، و نقاشان شعرهای کوتاه یا سخنان حکیمانه را به آثار خود منضم می کردند تا بر تأثیر آن بیفزایند. ما یوآن و شیاکویی (از ح ۱۱۸۰ تا ۱۲۳۰ فعال بود)، از نقاشان این دوره بودند؛ مو ـ چی راهبی بود که به سبب قلم موکاری های استادانه اش شهرت یافت. نخستین ظروف چینیِ اصل نیز در سلسلۀ سونگ ساخته شد که سادگیِ عالی و ظرافت در شکل و رنگ آمیزی، از ویژگی های آن بود.
سلسلۀ مینگ (۱۳۶۸ـ۱۶۴۴م). در دوره سلسلۀ مینگ، نقاشان ضمن حفظ سنّت منظره پردازی، برای تصاویر آرمانی خود، معیارهای جدیدی ابداع کردند. دونگ کوئی شانگِ نقاش، کتابی دربارۀ تاریخ و نظریۀ نقاشی چینی نگاشت. به تدریج ظروف چینی پرنقش، با لعاب چندرنگ، و ظروف مشهور سفید و آبی منقوشِ مینگ، جانشین چینی سازی سونگ شد.
سلسلۀ چینگ (۱۶۴۴ـ۱۹۱۲). در دوره سلسلۀ چینگ گروهی از نقاشان با عنوان اذهان فردی سربرآوردند که شیوه های فردی و جسورانه ای را در قلم موکاری پروراندند.
قرن ۲۰. روحیۀ توانمندی که حامی هنر سنّتی چین بود، در قرن های ۱۹ و ۲۰ به تدریج رنگ باخت. هنر چینی که هیچ گاه دغدغۀ بازنمایی وقایع سیاسی را نداشت، سال ها طول کشید تا به جنبش های سیاسی قرن واکنش نشان داد. در پاسخ به دستورالعمل های رسمی، دوره ای از واقع گرایی شبه روسی پدیدار شد، و سپس بازگشت به مکتب نقاشی روستایی را درپی داشت، که هنر دلخواه سران دولت در دوران انقلاب فرهنگی بود. نفوذ هنر چینی در کشورهای مجاورِ خود تأثیر عمیق گذاشت. هنر کُره برای قرون متمادی کاملاً از هنر چین الهام می گرفت. در قرون ۶ و ۷پ م هنر چین در کنار آیین بودا در ژاپن تأثیر نهاد و نفوذ عمیق آن ادامه یافت؛ هرچند دیری نگذشت که فرهنگ ژاپنی، شیوۀ مستقلی را پروراند.
چینی، هنر
نقاشی و مجسمه سازی چین. در هنر چین از عصر مفرغ تا انقلاب فرهنگی نوعی وحدت سبْکی دیده می شود که نظیر آن در هیچ یک از فرهنگ های دیگر وجود ندارد. از حدود قرن اول، دین بودا در مجسمه سازی و نقاشی چین تأثیر نهاد. در سلسلۀ هان (۲۰۶پ م ـ۲۲۰م)، آثار فلزی، سرامیک، و مجسمه های ممتازی خلق شد. در سلسلۀ سونگ (۹۶۰ـ۱۲۷۹م) معیارهای منظره پردازی بی پیرایه، و نقاشی از طبیعت به شیوۀ ظریف خوشنویسی پا گرفت.
هنر عصر نوسنگی (نوسنگی). سفالگری فوق العادۀ این دوره به حدود ۲۵۰۰پ م بازمی گردد، و رهیافت عالیِ تمدن چین از مفهوم شکل، در این آثار مشهود است.
هنر عصر مفرغ. اشیای تزیینیِ مراسم تدفین از مفرغ و سنگ یشم کنده کاری شده، از هزارۀ دوم پیش از میلاد برجا مانده است که با حروف تصویری و شکل های چکیده نمای حیوانات تزیین شده اند. از دورۀ چین (ح ۲۲۱ـ ۲۰۶پ م) پیکره های سفالین حیرت انگیزی در اندازۀ طبیعی به دست آمده است، که نگهبانی از مقبرۀ امپراتور شی هوانگ دی در پایتخت باستانی شیان را برعهده داشته اند. اسب های مفرغین سلسلۀ هان که طبیعت گرایانه اند و در عین حال با خطوط منحنی شیوۀ چین توأم اند، نمونۀ شاخصی از هنر این دوره به شمار می آیند.
هنر بودایی آغازین (هنر بودایی آغازین). آیین بودا پس از استقرار در چین، با مجسمه های عظیم بودا که بر صخره ها کنده کاری شده بودند، و نقش برجسته های خطی معابد یونگ آنگ (ح ۴۶۰ـ۵۳۵م) و لونگ مِن، در هنر یادمانی چین تأثیر نهاد. خطوط خمیده و شکل های منحنی در آثار مفرغیِ این دوره نمایان است.
سلسلۀ تانگ. (۶۱۸ـ۹۰۷م) در تمثال های آرمانی و تک چهره های طبیعت گرایانۀ این دوره، ازجمله در پیکره های کنده کاری شدۀ راهبان بودایی (لوئوهان)، ظرافت و آراستگی فزاینده ای آشکار است. از این دوره آثار فلزی نظرگیر و سرامیک های ظریفی نیز، به ویژه از حیوانات و پیکره های ملبّس در جامۀ بلند، برجا مانده اند. تا این زمان نشانه ها، یا به بیان کلّی تر شیوۀ نقاشی چینی، کاملاً شکل گرفته بود؛ ولی به جز تعدادی طومار و نقاشیِ روی ابریشم، از دورۀ سلسلۀ تانگ نقاشی های چندانی برجا نمانده است.
سلسلۀ سونگ (۹۶۰ـ۱۲۷۹م). سلسلۀ سونگ عصر طلایی هنر چین بود. دربار امپراتوری، کارگاهی خاصِ خود برپا کرد و هنر خوشنویسی گونۀ ممتازی را هستی بخشید که بیشتر به درون مایه های طبیعی ازجمله چشم اندازها، کوه ها، درختان، گل ها، پرندگان، و اسب ها اختصاص داشت؛ گرچه نقاشی از صحنه های زندگی روزمرۀ دربار نیز متداول بود. هنرمندان بر روی طومارها، مرقّع ها، و بادبزن های ابریشمی یا کاغذی، با آبرنگ و مرکب نقاشی می کردند و از قلم موهای نرم برای خلق جلوه های مختلف بهره می گرفتند. نقاشی با ادبیات عجین بود، و نقاشان شعرهای کوتاه یا سخنان حکیمانه را به آثار خود منضم می کردند تا بر تأثیر آن بیفزایند. ما یوآن و شیاکویی (از ح ۱۱۸۰ تا ۱۲۳۰ فعال بود)، از نقاشان این دوره بودند؛ مو ـ چی راهبی بود که به سبب قلم موکاری های استادانه اش شهرت یافت. نخستین ظروف چینیِ اصل نیز در سلسلۀ سونگ ساخته شد که سادگیِ عالی و ظرافت در شکل و رنگ آمیزی، از ویژگی های آن بود.
سلسلۀ مینگ (۱۳۶۸ـ۱۶۴۴م). در دوره سلسلۀ مینگ، نقاشان ضمن حفظ سنّت منظره پردازی، برای تصاویر آرمانی خود، معیارهای جدیدی ابداع کردند. دونگ کوئی شانگِ نقاش، کتابی دربارۀ تاریخ و نظریۀ نقاشی چینی نگاشت. به تدریج ظروف چینی پرنقش، با لعاب چندرنگ، و ظروف مشهور سفید و آبی منقوشِ مینگ، جانشین چینی سازی سونگ شد.
سلسلۀ چینگ (۱۶۴۴ـ۱۹۱۲). در دوره سلسلۀ چینگ گروهی از نقاشان با عنوان اذهان فردی سربرآوردند که شیوه های فردی و جسورانه ای را در قلم موکاری پروراندند.
قرن ۲۰. روحیۀ توانمندی که حامی هنر سنّتی چین بود، در قرن های ۱۹ و ۲۰ به تدریج رنگ باخت. هنر چینی که هیچ گاه دغدغۀ بازنمایی وقایع سیاسی را نداشت، سال ها طول کشید تا به جنبش های سیاسی قرن واکنش نشان داد. در پاسخ به دستورالعمل های رسمی، دوره ای از واقع گرایی شبه روسی پدیدار شد، و سپس بازگشت به مکتب نقاشی روستایی را درپی داشت، که هنر دلخواه سران دولت در دوران انقلاب فرهنگی بود. نفوذ هنر چینی در کشورهای مجاورِ خود تأثیر عمیق گذاشت. هنر کُره برای قرون متمادی کاملاً از هنر چین الهام می گرفت. در قرون ۶ و ۷پ م هنر چین در کنار آیین بودا در ژاپن تأثیر نهاد و نفوذ عمیق آن ادامه یافت؛ هرچند دیری نگذشت که فرهنگ ژاپنی، شیوۀ مستقلی را پروراند.
wikijoo: چینی،_هنر