چین دادن


معنی انگلیسی:
corrugate

لغت نامه دهخدا

چین دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) در اصطلاح خیاطی تا کردن پارچه و لاها در طول یا عرض آن پیدا آوردن.

فرهنگ فارسی

در اصطلاح خیاطی تا کرد پارچه . ولا ها در طول یا عرض آن پیدا آوردن .

مترادف ها

quill (فعل)
چین دادن

shirr (فعل)
پختن، چین دادن، پارچه را با هم کوک زدن

wrinkle (فعل)
چین دادن، چروکیدن، چین و چروک خوردن، چروکیده شدن

furbelow (فعل)
چین دادن، چین دوختن روی

corrugate (فعل)
چین دادن، راه راه کردن، موج دار کردن

فارسی به عربی

تجعیدة

پیشنهاد کاربران

بپرس