دیکشنری
مترجم
بپرس
چین خورده
/Cinxorde/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چین خورده. [ خوَرْ/ خُرْ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) با چین. نوردیده و شکن گرفته. متشنج. با نورد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - چین برداشته چروک شده . ۲ - پست و بلند و ناهموار گردیده ( سطح زمین ) .
فرهنگ عمید
چین برداشته، چروک شده، ویژگی هر چیز دارای چین و شکن.
مترادف ها
wrinkled
(صفت)
چین دار، پرچین، چین خورده
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها